غالب زنانی که در رستورانها و کافیشاپها
مشغول به کار هستند، به دلیل نیازهای زندگی و ناگزیر به این شغل پناه آوردهاند چراکه
منبع درآمد دیگری نداشتهاند. اما جمهوری اسلامی حتی همین حد از حق انتخاب زنان را
برنمی تابد و می گوید اشتغال زنان در کافی شاپ ها ، قهوه خانه ها و “فضای عمومی” سفره
خانه های سنتی ممنوع است.
خبر ممنوعیت کار زنان در کافی شاپ ها روز
شنبه هشتم شهریور به نقل از سرهنگ خلیل هلالی رئیس پلیس اماکن ناجا در رسانه ها منتشر
شد. هلالی در گفتگو با “تسنیم” خبرگزاری نزدیک به سپاه با اشاره به ممنوعیت به کارگیری
زنان در قهوهخانهها اظهار داشت: به طور کل اشتغال زنان در قهوه خانهها ممنوع است
و حتی گرچه اخذ پروانه کسب قهوه خانه از سوی زنان بلامانع است ولی زنانی که تقاضای
اخذ پروانه کسب قهوهخانه دارند باید مردانی را به عنوان مباشر خود در این اماکن معرفی
کنند چراکه طبق قانون، تردد و اشتغال زنان حتی اگر صاحب پروانه کسب نیز باشند، در داخل
قهوه خانهها ممنوع است.
رئیس پلیس اماکن ناجا در خصوص اشتغال زنان
در سفره خانههای سنتی نیز گفت: با توجه به اینکه خدمات در سفرهخانههای سنتی به خانوادهها
نیز ارائه میشود، تردد خانمها در آن اماکن بلامانع است ولی ممنوعیت اشتغال زنان درفضای
عمومی این اماکن، همچون قهوهخانهها است ولی اشتغال زنان در فضاهایی همچون آشپزخانه
سفره خانهها، ممنوعیتی ندارد
وی با بیان اینکه قوانین حاکم بر قهوهخانهها
در خصوص کافی شاپها نیز برقرار است افزود: با توجه به اینکه قوانین حاکم بر کافی شاپها،
همچون قوانین قهوه خانهها است، لذا اشتغال زنان در کافی شاپها نیز ممنوع است.
انگیزه حکومت از اعلام ممنوعیت کار زنان
در کافی شاپ ها روشن است. هدف، مهار زنان و جلوگیری از ورود آنان به فضای عمومی است.
رئیس پلیس هم با صراحت می گوید که کار زنان در آشپزخانه و استثمار مضاعف آنان موجب
نگرانی جمهوری اسلامی نیست، دغدغه و مرز ممنوعه حکومت در اشتغال زنان ورود آنان به
فضای عمومی و مشاغلی است که مجرای ورود زنان به این فضا هستند. جمهوری اسلامی می کوشد
تا آنجایی که می تواند زنان را از محیط عمومی دور سازد و آنان را وادار کند به فرودستی
تن بدهند و بپذیرند که حتی برای تقاضای کسب پروانه و راه اندازی یک قهوه خانه ساده
بدون مباشر مرد نمی توانند نقشی برعهده بگیرند.
بحث ممنوعیت کار زنان در کافی شاپ ها و
تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران و برخی از شهرها در حالی مطرح است که زنان انتظار دارند
دولت روحانی بعد از یک سال تکرار وعده تدوین «بسته اجرایی اشتغال پایدار زنان»، اقدام
مشخصی درجهت مهار بیکاری زنان وبهبود شرایط محیط کار انجام دهد.
زنان شاغل چه کسانی هستند و چه می خواهند
«مرضیه» ۶ سال است که در کافی شاپهای شهر تهران مشغول
به کار است وی که دانش آموخته رشته علوم اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی است، ورود
خود به این شغل را در گفتگو با خبرنگار ایلنا، این گونه تشریح میکند: زمانی که در
نوبت شبانه، در دانشگاه پذیرفته شدم و به تهران آمدم پس از گذشت مدتی تصمیم گرفتم،
برای پرداخت هزینه تحصیل و خوابگاه مشغول به کار شوم.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه معمولا
کلاسهایم صبح و تا قبل از ساعت ۴ برگزار
میشد، نمیتوانستم در مکانی اداری شغلی پیدا کنم، بنابراین با توجه به ساعتهای فراغتم
که عصرها و روزهای پنجشنبه و جمعه بود، کافی شاپها و رستورانها گزینهای مناسبی
برای من بودند و در بسیاری از کشورها نیز بسیار معمول است که دانشجویان برای انجام
کارهای پاره وقت چنین کاری را انتخاب کنند.
مرضیه ادامه داد: بنابراین به یکی از کافیشاپها
مراجعه کردم و ساعتهای فراغتم را به آنها گفتم، و با توجه به اینکه بیشتر حجم کاری
کافی شاپها در روزهای پنجشنبه و جمعه است با استقبال رو برو شدم و کار خود را در آنجا
آغاز کردم.
وی با اشاره به اینکه پس از گذشت مدتی به
این شغل بسیار علاقهمند شدم، افزود: دورههایی را نیز در این زمینه دیدم و در کار
خود بسیار پیشرفت کردم به صورتی که اکنون پس از گذشت حدود ۶ سال از سمت «سالنکاری» به «مدیریت داخلی»
ارتقا شغلی پیدا کردم و حتی تصمیم دارم اگر بتوانم برای ادامه تحصیل در همین رشته در
دانشگاههای خارجی به تحصیل بپردازم.
مرضیه گفت: پس از اتمام دانشگاه نیز برای
تکمیل دورههای علمی و فراگیری زبان آلمانی ناچار شدم در تهران بمانم، زیرا این دورههای
آموزشی در شهر ما ارائه نمیشوند. در آن زمان با ۵ میلیون تومان پول پیش و ۲۵۰ هزار تومان اجاره ماهیانه خانه کوچکی را
اجاره کردم و در اوقات فراغتم نیز همچنان به کار در کافی شاپ مشغول بودم.
وی با اشاره به افزایش شدید قیمتهای خانه
و خرج زندگی در سالهای اخیر اظهار کرد: هرچند که به این کار علاقه دارم اما از طرفی
دیگر هم این کار برای من به یک ضرورت تبدیل شده است. اکنون دیگر هیچ خانهای با اجاره
کمتر از ۵۰۰ هزار
تومان پیدا نمیشود، بنابراین بسیار بیش از پیش کار میکنم.
مرضیه ضمن تشریح شرایط کار در کافیشاپها
گفت:با توجه به اینکه اغلب کارکنان کافی شاپها بیمه نیستند، توقع داشتم اگر مسئولی
قرار است در مورد اشتغال در کافی شاپها اظهار نظری کند، درباره این گونه مسائل و بهبود
شرایط کاری ما باشد، که زندگی خود را از راههای سالم و با تلاش برای رسیدن به اهدافمان
میگذرانیم.
وی در پاسخ به اینکه آیا در این مدت با
مشکلات اخلاقی از سوی مشتریها و یا کارفرما روبرو شده است یا خیر، گفت: من همواره
در مکانهایی کار کردم که موازین اخلاقی در آن رعایت میشده و معمولا کارکنان لباسهای
فرم شامل مقنعه، مانتوی بلند و پیشبند داشتهاند.
مرضیه اظهار کرد: در این ۶ سال به رغم اینکه کارم را دوست دارم و افتخار
میکنم که سالم و از راه حلال زندگی میکنم، اما همیشه به خاطر این ممنوعیت با فشار
و استرس کار کردم و اکنون نیز احساس میکنم که با این اظهار نظر فشار کار برایم بسیار
بیشتر شده است
اگر اینجا عذرم را بخواهند میروم یکجای
دیگر
ناهید یکی از زنان سالن کار به روزنامه
شرق می گوید: اگر اینجا عذرم را بخواهند میروم یکجای دیگر و بعد اگر آن کافه جدید
هم خواست دستور اداره اماکن را برای عدم اشتغال زنان در محیط کافه تمکین کند شاید کافه
دیگری پیدا شد، شاید هم رفتم و ظرفشور شدم،
ناهید میگوید این اولینبار نیست که چنین
چیزی را میشنود: «اصلا این قانون بوده و حالا دوباره دارند برای اجرایش فشار میآورند.»
فرناز که یکی، دوماه است رفته پشت پیشخوان
کافهای در مرکز تهران، به «شرق» میگوید که یکی از دوستانش با اینکه فوقلیسانس نقاشی
دارد اما سالنکار شده! «سالنکار» یعنی کسی که در محیط کافه از مشتریان پذیرایی میکند
و پلیس اعلام کرده که از این بهبعد نمیگذارد هیچ خانمی سالنکار باشد. بر اساس این
دستورالعمل، زنان میتوانند در کافه کار کنند اما به این شرط که در آشپزخانه کافه باشند،
برای شستن ظرفها یا پختوپز.
فرناز همکار دیگر ناهید است در کافهای
نزدیک به بلوار کشاورز؛ جایی که قشر جوان و تحصیلکرده عصرهای خود را معمولا در فضای
کافهها میگذرانند. فرناز می گوید: کارکردن در کافه از کار در شرکتها یا ادارات،
هم بهتر است و هم ممکنتر: «این کار تنها کاری است که میتوانم انجام بدهم، بهخاطر
موقعیت دیگر کارها نه تمایل دارم واردشان بشوم و نه توانایی. در کافه مجبور نیستی خودت
را سانسور کنی چون مشتری هم مثل توست و تو هم شبیه به خودت. اما اگر قرار باشد در یک
اداره کار کنم مجبورم هرروز سر صبح به محل کارم بروم در حالی که اگر دانشجو باشم
فرناز همکارانی مثل خودش در کافههای تهران
دارد که دخترانی بین ۲۰ تا
٣۵سال
هستند و بیآنکه مدرک خاصی داشته باشند تنها میتوانند در کافه کار کنند: «اگر پلیس
واقعا میخواهد این قانون را عملی کند باید بگوید که ٨۰درصد دخترها که نه مدرکی دارند و نه پارتیای
که جذب ادارههای دولتی شوند باید چهکار کنند؟»