ترجمه: احمد سیف
در یک دموکراسی واقعی، دولت، مجلس،رییسجمهور،
سیاستمداران و یا احزاب سیاسی هیچکدام مشروعیت ندارند تا بدون توافق اکثریت مطلق مردم
تغییرات اساسی که بنیان کشور را تغییر میدهد ایجاد کنند.
در مقابل فشارهای چشمگیری که صندوق بینالمللی
پول، اتحادیهی اروپا و وام دهندگان ترویکا بر یونان وارد کردند، دولت سیپراس از پذیرش
شرایط بردهوار شانه خالی کرد و تصمیم گرفت تا از مردم یونان کسب تکلیف کند. این نشان
میدهد که انقلابی ذهنی در شرف وقوع است تا قدرتی را به مردم بازگرداند که مردم در
زمان دولتهای بد قبلی از دست داده بودند. امروز مردم یونان این حق اساسی را به دست
آوردهاند تا خودشان تصمیم بگیرندکه بهترین شیوه برای آنها کدام است.
نخست وزیر یونان، الکسیس سیپراس پس از تأیید
پارلمان یونان اعلام کرد که برای تعیین سرنوشت یونان در پنجم ژوییه همهپرسی برگزار
خواهد شد.
گروه اروپایی اعلام کرد که اگر یونان بپذیرد
که سیاستهای ریاضتی بیشتری اجرا کند، آنها بخشی از منابع منجمدشده را آزاد خواهند
کرد. این پیششرطها بیشتر به تهدید شباهت دارد و دولت سیپراس با رد این تقاضاها به
اهمیت مراجعه کردن به مردم یونان تصمیم گرفت. البته احزاب مخالف دولت در یونان بهسرعت
این تصمیم مراجعه به دموکراسی مستقیم را محکوم کردند.
این پیروزی عقل سلیم و دموکراسی است. مردم
یونان تصمیم میگیرند که آیا شرایط تازهی صندوق بینالمللی پول و ترویکا را درخصوص
سیاستهای ریاضت اقتصادی بیشتر میپذیرند یا خیر.
این سیاستهای پیشنهادی تازه هدفی غیر از
نابودی یونان بهعنوان یک ملت ندارد و حتی امکانات دفاعی کشور را نابود می کند. آقای
کامنوس ـ وزیر دفاع یونان از تقاضای گروه اروپایی برای کاستن ۳۰۰ میلیون یورویی از بودجهی دفاعی یونان به
شدت آزرده و عصبانی بود که باعث میشود یونان در برابر تحریکهای نظامی ترکیه بیدفاع
بماند. در پارلمان یونان در حالی که اشک به چشم داشت گفت اگر این کاهش بودجه صورت بگیرد
«هیچ هواپیمای بمبافکنی دیگر نمیتواند دردفاع از ملت یونان به پرواز درآید».
به نظر میرسد که گروه اروپایی یک دستورکار
مخفی هم برای سرنگونی دولت سیپراس دارند که همزیستی مسالمت آمیز آنها با دیگر کشورهای
اروپایی را به مخاطره انداخته و این کشورهای دیگر ممکن است بخواهند از نمونهی یونان
دنبالهروی کنند. امروزه گروه اروپایی یونان را نه بهعنوان یک عضو برابر اتحادیهی
اروپا بلکه به صورت مزاحمی که باید نابود شود مینگرند. اگر در بیانیههای عمومی صندوق
بین المللی پول و ترویکا دقت کنیم رگههایی از این نگرش را مشاهده خواهیم کرد.
برنامهی ناموفق ریاضت اقتصادی گروه اروپایی
نه فقط در یونان موفق نبود که در قبرس، ایرلند و پرتغال هم شکست خورده است. برخلاف
تبلیغات رسمی در این کشورها سختیها و بیکاری مردم بیانگر عدمموفقیت این برنامه است.
از مردم این کشورها بپرسید آنها به شما خواهند گفت که از سیاستهای ناموفق ترویکا
چه قدر عذاب کشیدهاند. فروکاستن ملتها به فقر مطلق پاسخ به رشد اقتصادی نیست بلکه
عملی جنایتبار است که باید همچون جنایت بررسی شود.
دولت یونان در نپذیرفتن شرایط اسارتبار
گروه اروپایی که بهیقین مردم یونان را در بحران عمیقتری گرفتار میکرد کاملاً محق
است. در عین حال در قبرس، دولت سرسپردهی اروپا رفتار ناگوار گروه اروپایی در برخورد
با یونان را محکوم نمیکند بهعکس به ارایهی بیانیههای شتابزدهی احمقانه ادامه
میدهد که اتحادیهی اروپا درواقع درمان هر دردی است که هیچگاه اشتباه نمیکند.
تصمیم دولت سیپراس برای برگزاری همهپرسی
تقریباً همه را غافلگیر کرد و بهویژه مورد مخالفت احزاب مخالف قرار گرفت چون همهپرسی
برای مناسبات نهچندان سالم سیاسیشان اصلاً مناسب نیست و این مناسبات ناسالم به مخاطره
افتاده است.
اگر مردم یونان شرایط ترویکا را رد کنند
یونان به احتمال زیاد میتواند از نظام پول واحد هم خارج شده و همان واحد قبلی دراخما
را بهکار بگیرد. این تصمیم نه فقط در قبرس و یونان به صورت یک سونامی درمیآید بلکه
کل نظامهای پولی و مالی جهان هم به زلزله خواهد افتاد. و این دقیقا پیآمدی است که
صندوق بینالمللی پول و گروه اروپائی از آن واهمه دارند که بیثباتی اقتصادی سودشان
را کاهش خواهد داد نه این که نگران وضعیت اقتصادی مردم عادی باشند.
بیگمان هرچه در یونان اتفاق بیفتد بر قبرس
هم اثرات زیادی خواهد داشت. بیدلیل نیست که دولت انستاسیادیس و حزب سیاسیاش در قبرس
تصمیم یونان در رد تقاضاهای گروه اروپایی را محکوم میکند. درواقع رییسجمهور قبرس
و وزیراقتصاد محافظهکارش در برخورد با یونان رفتار شرمآوری داشتهاند. با دنائت این
مقامات از رفتار دیکتاتورمآبانهی گروه اروپایی دربرابر یونان دفاع کردهاند چون واهمه
دارند که خودشان ناچارشوند تا در برابر مردم قرار بگیرند. سناریویی که بهسادگی نمیتوان
آن را رد کرد.
چند روز آینده برای بقای ملی یونان روزهای
سرنوشتسازی است. در این چند روز مشخص خواهد شد که آیا یونان میتواند به صورت ملتی
آزاد از حلقههای عبودیت اتحادیهی اروپا وجود داشته باشد یا این که گروه اروپایی هرطور
که میخواهند میتوانند بر یونان حاکمیت داشته باشند.
انتخاب دشواری در پیش است ولی درپایان مردم
یونان برای تعیین سرنوشت خویش تصمیم میگیرند نه این که سیاستپردازان چنین کنند درست
برعکس قبرس که مردم هنوز به اینجا نرسیدهاند که چنین تقاضایی داشته باشند.
دولت یونان تصمیم گرفته است تا استعمار
اقتصادی و اجتماعی گروه اروپایی بر ملت یونان را به چالش طلبد و برای بقای ملی خود
مبارزه میکند درحالی که در قبرس دولت انستاسیادیس بردگی بانکداران بینالمللی را پذیرفته
است. واقعاً این دو چقدر متفاوتاند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر