آمریکا در چارچوب
G8 و همینطور G20 از قدرت خویش استفاده
کرده و اعضای آن و همین طور OECD را مجبور به پذیرفتن
قراردادی در مورد تبادل اتوماتیک اطلاعات AIA کرد. در این قرارداد
تقریباً ۱۰۰ کشور تعهد می کنند اطلاعات در مورد
مناسبات مالی شهروندان اتباع خارجی در کشور خود را در اختیار اداره مالیات کشورهای
مطبوعه آنها بگذارند. تنها تعداد کمی از کشورها
از جمله بحرین، نائورو، وانوآتو …. و ایالات متحده آمریکا از امضای این قرارداد خودداری
کردند… آمریکا با سرسختی کل جهان را مجبور به علنی کردن اسرار مالیاتی کرد ولی خود
به قبول مقرراتی که برای اجرای آن لازم بود، گردن ننهاد.
افشاگری های «اوراق
پاناما» مانند حریقی تمام جهان را درنوردید. هیچ رسانه یافت نمیشود که با وجود
۲٫۸ ترابایت اطلاعات، ۲۱۴ هزار آدرس شرکتهای مختلف و رویهم رفته بیش از ۱۱ میلیون
سند سخن از «بزرگترین افشای اطلاعاتی» در تاریخ معاصر و نتیجتاً یک رویداد مهم ژورنالیستی
درجه یک نگوید.
روزنامهنگاران پرچم
را در دست گرفته و مدعی شدند که با این افشاگریها گام عظیمی برای خشک کردن کلیه بهشتهای
مالیاتی جهانی افراد بسیار غنی و قدرتمندان فاسد برداشته شده اند. سیاست بینالمللی
نیز این تعبیر را پذیرفته و با برافروختگی تصنعی و برای استفاده تبلیغاتی خواستار پیگرد
جزائی شده و وعده پیگیری سختتر و انسداد دیگر راههای فرار مالیاتی را میدهد.
از مدتها پیش برنامه
ریزی شده بود
البته با دقتی بیشتر
می توان دریافت که انتخاب و دستچین گناهکاران مالیاتی از یک طرف بسیار یکطرفه صورت
گرفته و از طرف دیگر بسیار خوب در چارچوب طرح دولت ایالات متحده آمریکا میگنجد. مثلاً
اتهاماتی که تاکنون تائید نشده متوجه اطرافیان ولادیمیرپوتین و دختر رئیس جمهور سابق
چین است، در حالی که دربین نامبردگان تبهکار مالیاتی ما نام حتا یک شهروند آمریکائی
را پیدا نمیکنیم.
افشای این اطلاعات
به هیچ وجه یک بمب ژورنالیستی نبود که به ناگاه منفجر شده باشد، بلکه این اقدام مشعشع
از مدتها پیش آماده شده بود و هیچ چیز به دست تصادف سپرده نشد: ۴۰۰ روزنامه نگار از
۱۰۰ سازمان رسانهای مختلف در قریب ۸۰ کشور بیش از ۱۲ ماه وقت صرف سنجش و ارزیابی اطلاعات
کرده بودند.
ایالات متحده در شکار
تبهکاران مالیاتی
از آنجا که با طیب
خاطر میتوان فرض کرد که رسانههای مربوطه بطور کامل در دست سرمایهگذاران بینالمللی
قرار دارند، لذا نباید از «اوراق پاناما» توقع افشاگری چندانی، که برای خبرگان مالی
بینالمللی خطر ایجاد کند، را داشت. در این صورت س چه چیز در پس افشاگری این اطلاعات
جنجالی نهفته است؟
اگر سیاست ایالات
متحده در قبال بزرگترین بهشتهای مالیاتی را در سالهای اخیر بررسی کنیم، پاسخ دادن
به این سئوال خیلی ساده خواهد بود.
به ویژه از اواخر
قرن گذشته و آغاز قرن جدید دولت آمریکا از هیچ کوششی فروگذاری نکرد تا به پول فراریان
مالیاتی آمریکائی دست یابد. مثلاً کنگره در سال ۲۰۱۰ قانون فاتکا Foreign
Account Tax Copliance Act را به تصویب رساند
که موسسات مالی خارج از ایالات متحده آمریکا را موظف میساخت کلیه اطلاعات بانکی شهروندان
آمریکائی را در اختیار مقامات وزارت دارائی آمریکا Internal
Revenue Setvice قرار دهند.
در این میان کشورهائی
چون سوئیس، لوکزامبورگ، موناکو، قبرس ، سنگاپور و جزایر کایمن در مرکز توجه وزارت دادگستری
ایالات متحده امریکا قرار گرفت. تاکنون تعداد زیادی از بانکهای سوئیسی پس از پرداخت
جرایم سنگین میلیاردی پیشنهاد ایالات متحده
آمریکا را در مورد صرفنظر کردن از پیگیری و تعقیب را پذیرفتند و شگردهای فرار مالیاتی
را افشاء کرده و از این طریق فاتحه اسرار بانکی را خواندند.
سیاستکاربردی دوگانه
ایالات متحده آمریکا
البته نتیجه سختگیریهای
ایالات متحده بسیار جدی بود: پولهای پارک شده در بهشتهای مالیاتی کهنه در سطح وسیع
به بهشتهای مالیاتی نو سرازیر شد. از این رو آمریکا برای دستیابی به سرمایههای فراریان
مالیاتی راههای جدیدی را جستجو کرد و تاکتیک
خویش را تغییر داد: آمریکا در چارچوب G8 و همینطور G20 از قدرت خویش استفاده کرده
و اعضای آن و همین طور OECD را مجبور به پذیرفتن
قراردادی در مورد تبادل اتوماتیک اطلاعات AIA کرد.
در این قرارداد تقریباً
۱۰۰ کشور تعهد می کنند اطلاعات در مورد مناسبات
مالی شهروندان اتباع خارجی در کشور خود را در اختیار اداره مالیات کشورهای مطبوعه آنها
بگذارند. تنها تعداد کمی از کشورها از جمله
بحرین، نائورو، وانوآتو …. و ایالات متحده آمریکا از امضای این قرارداد خودداری کردند.
به سخن دیگر: ایالات
متحده آمریکا با سرسختی کل جهان را مجبور به علنی کردن اسرار مالیاتی کرد ولی خود به
قبول مقرراتی که برای اجرای آن لازم بود، گردن ننهاد. و این هنوز همه داستان نیست:
در سالهای اخیر چهار ایالت این کشور به بهشت مالیاتی برای سرمایه بین المللی تبدیل
شد.
ایالات متحده، بهشت جدید مالیاتی
مثلاً ایالت «دلاور»Delaware مدتهاست که مکان بسیار مناسبی برای تاسیس شرکتهای
صندوق پستی جهت شانه خالی کردن از دادن مالیات است. در آنجا نیز همانطور که نیویورکتایمز
در سال ۲۰۱۳ تحقیق کرده بود فقط در یک ساختمان در «ویلمینگتون» بیش از ۲۸۵ هزار شرکت
رسماً به ثبت رسیده بود. کلیه شرکتهای «داکس»
ازجمله دویچهبانک و غولهای بینالمللی
چون چون آپل و یا کوکاکولا از مزایای مالیاتی و سربه مهر داری مقامات دولتی ایالات
نامبرده استفاده میکنند.
ولی نه تنها «دلاور» بلکه اکنون داکوتای جنوبی و وایومینگ نیز
تبدیل به مکانهائی شده که اسرار بانکی بی هیچ محدودیتی رعایت میشود و در این هنگام
میلیاردها اسکناس از سراسر جهان به آنجا روان است. بنگاه مشاوراتی مالی سوئیس در ژنو
Cisa Trust که سوپر میلیاردرهای آمریکای جنوبی را مشاورت میکند، نیز مانند
«تریدنت تراست» (یکی از بزرگترین ارائه دهنده صندوقهای فراساحلی جهان که از سوئیس
و جزایر کایمن بریده) به داکوتای جنوبی اسبابکشی کرده است.
در این اثنا یک ایالت
دیگر نیز به بقیه اضافه شد: نوادا. در این ایالت در شهر رنو بانک سوئیسی روتشیلد در
سال ۲۰۱۳ شعبه جدیدی باز کرد که به رتق و فتق امورات ثروت خانوادههای بسیار ثروتمند
جهان مشغول است و از امکانات در جهان بینظیر این ایالت برای شرکتهای تجاری ( عدم
لزوم داشتن سرمایه اولیه، عدم وجود التزام به حسابداری و ترازنامهای کتبی، عدم لزوم
بایگانی صورتحسابها و تهچکهای موارد مصرف شده ـ با مشاوره حقوقی ـ و عدم وجود کنترل
مالی شرکت توسط وزارت دارائی) استفاده میکند.
بدین صورت ایالات
متحده نه تنها توانست بقیه دنیا را مجبور کند که به این کشور در شکار فراریان مالیاتی
خود کمک کند، بلکه فراریان مالیاتی کشورهای دیگر را نیز به هول و هراس افکند و جریان
انتقال مقادیر هنگفتی پول به کشور خود را مقدور ساخت. از این طریق آمریکا با یک تیر دونشان زد: از یک طرف رقبای خود را بنحو بارزی تضعیف کرده و از طرف دیگر سبب شد تا جریان ورود میلیاردها دلار
به کشور خود تراز مالی کشور را بهبود بخشیده و دلار بیمار را حداقل برای مدتی گذرا
تقویت کنند.
پس چرا انتشار «اوراق
پاناما»؟
با انتشار «اوراق
پاناما» اکنون روند فوق مضاعفاً از طریق پنهان نگاهداشتن اطلاعات تشدید می گردد: کدام مولتی میلیارد و یا سیاستمداری
مطمئن است که ناگهان نامش در لیستی انتشار نخواهد یافت؟ و برای اینکه گردن خودرا از
طناب دار آزاد سازد، چه خواهد کرد؟ او احتمالاً ثروت خود را هرچه سریعتر به بهشت مالیاتی
جدید در ایالات متحده آمریکا منتقل خواهد نمود …
علاوه برآن «اوراق
پاناما» کمک میکند تا هم سیاستمدارانی که تاکنون با فضاحت سیاسی روبرو نبودهاند
و هم رقبای ناخلف در بازارهای مالی را زیر
فشار قرار داد، زیرا یک چیز محرز است: تعداد شخصیتهای برجستهای که با اعلام انتشار
اطلاعات بیشتر هنوز بتوانند راحت بخوابند، زیرا که در گذشته دچار خطائی نشدهاند، زیاد
نخواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر