صفحات

۱۳۹۵ دی ۲۰, دوشنبه

مرگ یک دیکتاتور

نوشته: رضا وضعی
ساعاتی پیش رسانه های حکومتی خبر مرگ دومین فرد نظام جمهوری اسلامی را دادند. مرگ اکبر هاشمی رفسنجانی در سن 82 سالگی پس از چند دهه حضور جدی در صحنه‌ی سیاست و قدرت، در جایگاه یکی از اثرگذارترین شخصیت‌های سیاسی حکومت اسلامی ایران ضربه ای جبران ناپذیر را به بدنه نظام وارد کرد. در میان تمام حکومتیان از ریز و درشت،باید گفت شخصی به اندازه اکبر هاشمی رفسنجانی در استقرار،تثبیت، تحکیم و پایداری نظام سیاسی جمهوری اسلامی سهم نداشته است و  از نزدیک‌ترین افراد به خمینی، به شمار می‌رفت.

ایشان در دهه ی نخست خیزش مردم در سال 57 با چالاکی هرچه بیشتر یکی یکی و آرام آرام همه نیروهای دگراندیش را از بدنه نظام و... خارج و یکه بزن میدان برونی و درونی کشور شد. و پس از شروع اعدامهای گسترده در سال 1360 مکررا و به‌طور رسمی از این کشتارهای وحشیانه دفاع می‌کر،د از جمله یک بار در 11مهر 1360 گفت: «بر طبق فرامین الهی 4 حکم براینها (مخالفین نظام) لازم ‌الاجرا است: 1ـ کشته شوند 2ـ بدار کشیده شوند 3ـ دست و پایشان قطع شود 4ـ از جامعه جدا بشوند...» و بعد هم تأکید کرد: «اگر آن روز (منظور اوایل انقلاب است) 200نفر از اینها را می‌گرفتیم و اعدامشان می‌کردیم امروز این قدر نمی‌شدند. اگر امروز با قاطعیت در مقابل این گروهکهای مسلح منافق و عوامل آمریکا و شوروی نایستیم، سه سال دیگر به جای 1000 نفر اعدام باید چندین هزار نفر را اعدام بکنیم» (روزنامه اطلاعات 11مهر1360).
رفسنجانی در تمامی ترورهای خارج کشوری رژیم چه در حیات خمینی و چه پس از آن نقش اول را بازی میکرد و از همین رو توسط دادگاه آلمان در جنایت میکونوس محکوم شده بود. و در انفجار تروریستی بوئنوس‌آیرس و مرگ  86 تن از سوی قضاییه آرژانتین و پلیس بین‌المللی تحت تعقیب بود. بی تردید کارنامه رفسنجانی (گنجینه اسرار نظام)  پر است از ترور های خارجی و داخلی،نقش او در تداوم جنگ بعد از ازاد سازی خرمشهر، نقش او در بالا کشیدن علی خامنه ای به عنوان رهبر البته با کمک احمد خمینی، عدم تحمل حتا یک نامه‌ی انتقادی در دوره‌ی 8 ساله ریاست جمهوری، تدارک قتل دگراندیشان در وزارت اطلاعات ایشان، قطع رابطه اتحادیه اروپا با ایران، نابود کردن منابع طبیعی بخصوص منابع آبی کشور، ‏تغییر قانون اساسی، وارد کردن سپاه به اقتصاد، همه و همه از دستاوردهای هاشمی رفسنجانی رئیس تشخیص مصلحت نظام بود.
امروز مرگ رفسنجانی برای جمهوری اسلامی بی شک یک چالش و بحرانی را بوجود خواهد آورد و به عقیده حقیر نظام جمهوری اسلامی، مغز بدنِ خود را از دست داد و بود و نبود او میتواند در سرنوشت کلی نظام تاثیر گذار باشد. این را فراموش نکنیم که آقای رفسنجانی یکی از نقش هایی که بعد از جنگ بازی میکرد، این بود که بتواند جناح های مختلف جمهوری اسلامی را به یک تعامل و تعادل سیاسی برساند تا حکومت بتواند با قدرت و ثبات بیشتر به حضورش چه در داخل و منطقه ادامه دهد.
با مرگ هاشمی رفسنجانی با جرات میتوان گفت توازن و تعادل بوجود آمده میان دو جناح حکومتی از بین خواهد رفت و با نبودن او به عنوان رهبر اصلاح طلبان، جناح مقابل میتواند خود را دست بالا و در موقعیت بهتری ببیند(اتفاقی که باند علی خامنه ای خیلی بی میل هم نبود).مرگ هاشمی رفسنجانی در انتخابات پیش رو، میتواند روحانی را از یک پدر معنوی و مشاور محروم  ‌کند و او را در برابر حملات جناح مقابل آسیب‌پذیرتر ‌سازد. جمهوری اسلامی با رفسنجانی و یا بدون رفسنجانی همواره دشمن آزادی و نقض کننده حقوق پایه ای  مردم ایران بوده است. رفسنجانی یکی از مهره های نظامی بود که خانواده های زیادی را به خاک سیاه نشاند و جوانان بیشماری از این مرز و بوم را به قتل رسانده است.

ناراحتی و اندوه بسیاری از کنشگران سیاسی شاید به همین خاطر باشد که یک دیکتاتور به نام رفسنجانی بدون تقاص پس دادن اعمال کثیف خود در طول فرمانروایی اش، گنجینه اسرار نظام را با خود به گور برد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر