۱۳۹۶ مهر ۱۴, جمعه

آمریکا و اسرائیل بر علیه ایران صلح بد از جنگ خوب بهتر است

مجمع عمومی سال ۲٠۱۷ سازمان ملل متحد با یکسری صحنه‌های جالب در خاطره‌ها ثبت شد، که سخنرانی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا یکی از عجیب‌ترین آنها بود. از نظر ترامپ سازمان ملل متحد یک تئاتر است و او بازیگر اصلی آن.

سخنرانی نمایشگرانه رئیس جمهور آمریکا جامعه جهانی را برای لحظاتی بهت‌زده کرد و درخواست تجدیدنظر در برجام (برنامه جامع اقدام مشترک)- توافقنامه امضاشده با ایران در سال ۲٠۱۵ یکی از تندترین ‌مدعیات او بود. ‌بر اساس این توافقنامه ایران از تولید اورانیوم سبک که در ساخت تسلیحات کاربرد دارد، خودداری کرده و با تدابیر نظارتی چند مرحله‌ای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر صنایع هسته‌ای خود موافقت می‌کند. در نقطه مقابل آن، غربی‌ها تحریم‌های اقتصادی اعمال‌شده برعلیه ایران را ملغا می‌سازند. رئیس جمهور آمریکا در برابر انظار عمومی جهان توافقنامه را بی‌هیچ دلیل مورد انتقاد قرار داد، آن را تحقیری برای آمریکا خواند و ایران را بعنوان یک «کشور ورشکسته تحت حاکمیت قاتلان» نامید.
در پاسخ، حسن روحانی رئیس جمهور ایران مدعیات ترامپ را «بی‌مایه، پوچ و نفرت‌انگیز» خواند، اما در تفاسیری که در رسانه‌های جهانی منتشر گردید، مراتب نگرانی از لغو این توافق حاصله در اثر تلاش‌های سخت و شروع دور تازه تنش‌ها انعکاس یافت. بخصوص آن وضعیتی موجب نگرانی خاص می‌شود که ترامپ ترش را با شیرین در هم می‌آمیزد و، با بهانه قرار دادن دستاوردهای موشکی ایران که هیچ ربطی به «پرونده هسته‌ای» ندارد، ایران را به خروج از برجام تهدید می‌کند.
پس از نطق رئیس جمهور آمریکا، وزیر خارجه، رکس تیلرسون نشست نمایندگان کشورهای امضاءکنندتوافقنامه (ایران، روسیه، انگلستان، فرانسه و آلمان) باضافه رئیس اداره سیاست خارجی اتحادیه اروپا، فدریکا موگرینی را برگزار نمود و اعلام کرد، تصمیم برای خروج آمریکا از برجام عملا اتخاذ شده است. در رابطه با این، که دولت موظف است در خصوص انطباق اقدامات ایران با برجام هر ۹٠ روز یک بار به کنگره گزارش دهد، در گزارش آتی در ۱۵ اکتبر ظاهرا ترامپ قصد دارد اعلام نماید، که کار تهران در عرصه اتمی را دیگر «تأئید نمی‌کند».
این اظهاریه در واقع بمعنی گذاشتن نقطه پایان بود. با این حساب، ترامپ با واکنش متمرکز جامعه جهانی مبنی بر غیرقابل تغییر بودن توافقنامه رو در رو قرار گرفته است. در اظهارات سران آلمان، فرانسه، انگلیس و وزرای امور خارجی بسیاری از کشورهای عضو سازمان ملل متحد نیر این موضوع بیان شده است.
بنیامین نتانیاهو یگانه طرفدار ترامپ بود. طرفه این که نطق ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با درخواست اسرائیل، لابی صهیونیسم در کنگره و بستگان رئیس جمهور آمریکا ایراد شد. این نیروها در رابطه با پیروزی‌های ارتش سوریه و نیروی هوا- فضای روسیه بشدت نگرانند. عملیات رزمی در سوریه تا زمانی که با موفقیت‌های متناوب همراه بود، اسرائیل در موضع نسبتا انفعالی ایستاده بود و فقط گاه‌گاهی پایگاه‌های «حزب‌الله» را مورد حمله هوایی قرار می‌داد. با این حال، آزادسازی بخش قابل ملاحظه‌ای از خاک سوریه از زیر سلطه تروریست‌ها، بعقیده تل‌آویو، اوضاع نامساعدی را برای آن ایجاد می‌کند. زمینه گشایش «راهرو شیعه»- مسیر حرکت آزاد نیروها و تسلیحات از ایران از طریق عراق و سوریه به بلندی‌های جولان و به «حزب‌الله» در لبنان آماده می‌شود. به تبع آن، حرکت در جهت تشکیل دولت مستقل در اراضی فلسطین- در باریکه غزه و ساحل غربی رود اردن فعال‌تر می‌گردد.
مقامات اسرائیل این را کابوسی تلقی می‌کنند، که لازم است با تکیه بر هر وسیله‌ای متوقف کنند. زیرا، ممکن است پس از آن دولت مستقل فلسطین تشکیل شود. تل‌آویو اما برای این کار آمادگی ندارد و حاضر به بازبینی سیاست خود در ارتباط با فلسطینی‌ها هم نیست و نمی‌خواهد در رابطه با این موضوع زیر فشار ایران قرار گیرد. همه چیز خوب است غیر از این یکی.
اسرائیل در اینجا در مقابل ضرورت پذیرش تغییرات ناگزیر قرار گرفته است. با این وجود، برای پیروان صهیونیسم بسیار دشوار است بفهمند، که ساختار دست‌ساز آنها به بهای خون‌های فراوان کاملا ناعادلانه است و بطور قطع ترک خواهد خورد. حق خلق فلسطین برای تعیین سرنوشت خود، حرف پوچی نیست، بویژه اگر در راه احقاق این حق نه تنها خود فلسطینی‌ها، حتی همکیشان آنها در منطقه نیز مبارزه می‌کنند.
فعالیت سازمان فلسطینی «الفتح» و «حزب‌الله» لبنان، که وظیفه نابودی اسرائیل را در برنامه‌های خود ثبت کرده‌اند، مهمترین مشکل در راه حل و فصل مناقشه می‌باشد. در تل‌آویو عقیده دارند، که درست همین شرایط امکان برقراری صلح پایدار در اطراف اسرائیل را از بین می‌برد، اگر چه راه واقعی رسیدن به صلح از مسیر گفتگو می‌گذرد. هیچ کشوری، غیر از اسرائیل نمی‌تواند رادیکالیزم این سازمان‌ها را از طریق نشان دادن حسن‌نیت خنثی سازد.
زمان انجام این کار نزدیک می‌شود. زیرا، تحکیم موضع سوریه، ایران و روسیه در منطقه پس از غلبه بر داعش، اسرائیل را با شرایط تازه‌ای رو در رو قرار می‌دهد. این کشور دیگر نمی‌تواند بدون مجازات خواست فلسطینی‌های باریکه غزه را نایده گرفته و «حزب‌الله» را در جنوب لبنان مورد حمله قرار دهد.
شاید، قبول این ناگزیری و کوشش برای گفتگو با تهران و دمشق، از نظر اسرائیل بمعنی تصمیم برای برقراری صلح بد باشد. صلح بد در همه حال بهتر است از جنگ خوب. اما اسرائیل بجای این، برای پختن آش جدید در خاورمیانه با دست ترامپ تلاش می‌کند. تا زمانی که مسلمانان با همدیگر یا با بقیه جهان می‌جنگند، اسرائیل احساس اعتماد به نفس خواهد کرد.
هدف این طرح اسرائیل عبارت از این است که با اعمال تحریم‌های اقتصادی تازه دست و پای تهران را ببندد، آن را بی‌رمق سازد و نیش راهبردی آن را که اکنون بعنوان جایگزین بمب اتمی می‌سازد، از دست تهران بگیرد.
اسرائیل بدلیل تسلیحات هسته‌ای خود همیشه از برتری راهبردی منطقه‌ای بر سایر کشورها برخوردار بود، اما اکنون اوضاع تغییر کرده است. حمله اتمی به دشمن به یک خیال‌بافی تبدیل گردیده است. در عمل ابزارهای متعارف به کار گرفته می‌شود. نیروی هوایی قدرتمند اسرائیل یکی از این ابزارهاست که از آن بار‌ها بر علیه همسایگانش استفاده کرده است.
ایران دارای چنین نیروی هوایی نیست، در عوض، برنامه ساخت موشک‌های بالستیک میان‌برد قادر به وارد ساختن ضربه به خاک اسرائیل را فعالانه اجرا می‌کند. به این ترتیب، ایران برقراری توازن راهبردی با دشمنان منطقه‌ای خود را برنامه‌ریزی می‌کند. موشک‌های ایران حامل کلاهک‌های متعارف هستند، اما در ارتباط با قد و قواره کوچک اسرائیل تأثیر استفاده از آنها می‌تواند بمثابه راهبردی محسوب شود. حالا به تهدید اسرائیل مبنی بر وارد آوردن ضربات هوایی، مثلا، به نیروگاه هسته‌ای یا حتی شروع جنگ هوایی، تهران می‌تواند با تهدید به حملات نابودکننده موشکی، بعنوان مثال، به مرکز اتمی دیمونا پاسخ دهد.
رئیس جمهور ایران، حسن روحانی اظهار داشت که در صورت لغو برجام، ایران به اجرای برنامه هسته‌ای خود دست خواهد زد. «شاهین‌های» آمریکا فقط منتظر این هستند. مثلا، رئیس پنتاگون، ژنرال جیمس متیس از استفاده از زبان زور بر علیه ایران طرفداری می‌کند. ژنرال مخالفت خود با «توافق» هسته‌ای با ایران را آشکارا بیان می‌کند و بر این تصور است که این کشور از نرم‌تر شدن تحریم‌های اقتصادی برای ادامه مطالعات هسته‌ای بهره خواهد برد. مایکل فلین، مشاور اسبق رئیس جمهور آمریکا در امور امنیت ملی می‌گوید: «جامعه جهانی در مقابل رفتارهای بد ایران تحمل فوق‌العاده از خود نشان می‌دهد. دولت ترامپ تحریکات ایران را که منافع ما را تهدید می‌کند، بیش از این تحمل نخواهد کرد». ژنرال مدعیات خود را بلافاصله بعد از آزمایش موشک بالستیک در ایران بر زبان راند.
ایران هرگز آغازگر جنگ نبوده، اما در عرصه مقابله با تهدید و در واکنش به تجاوز دارای توانایی نظامی قادر به دفاع از خود در مقابل دشمن می‌باشد. تهران درک خود از مقهوم دفاع از امنیت ملی را پس از آن که ایالات متحده آمریکا دکترین «دفاع پیش‌دستانه» را راهنمای عمل قرار داد و ابتدا به افغانستان در سال ۲٠٠۱، و سپس به عراق در سال ۲٠٠٣ حمله کرد، مورد بازنگری قرار داد. معنای اصلی این دکترین نظامی عبارت است از «محو شدن همه ابزارهای مسالمت‌آمیز» برای حل‌وفصل مناقشات.
می‌توان گمان کرد، که هدف برنامه خرید گسترده جنگنده‌های آمریکایی (۵٠ فروند بمب‌افکن‌ فوق‌مدرن اف-٣۵ رادارگریز) توسط اسرائیل عبارت است از ایجاد ناوگان هوایی قادر به نابود کردن نه فقط تأسیسات صنایع نظامی ایران، حتی وارد نمودن چنان ضربات اقتصادی به این کشور که بتواند آن را ده‌ها سال به عقب برگرداند.
با این حال، وجود اس- ٣٠٠های روسیه در اختیار ایران باعث تغییر اوضاع می‌شود و، می‌توان حدس زد که در صورت تمایل تهران به افزایش کمی این پتانسیل، با آن موافقت خواهد شد. مسکو مصرانه بر این موضوع تأکید می‌کند، که اس- ٣٠٠ سامانه دفاعی بوده و شامل هیچ محدودیت صادراتی نمی‌باشد. آن حادثه‌ای که کشتی‌های حامل اس- ٣٠٠ در رود ولگا در مسیر ایران به دستور رئیس جمهور، دمیتری مدودف (بعد از دیدار او با بنیامین نتانیاهو) مسیر عکس در پیش گرفتند، هرگز تکرار نخواهد شد.
علاوه بر این، «حزب‌الله» لبنان نیز تجارب جنگی بزرگی در سوریه اندوخته است. این حزب بسیار خوب مسلح شده و می‌تواند باعث فلاکت‌هایی حداقل در مناطق مرزی اسرائیل بشود. نیرو‌های رزمی دیگر هم موجود هستند که می‌توانند در صورت تشدید بیشتر اوضاع، وارد عمل شوند. مثلا، کارشناسان حضور نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بلندی‌های جولان را منتفی تصور نمی‌کنند. رئیس جمهور، حسن روحانی بطور واضح به این موضوع اشاره کرد: «اگر آمریکا از توافقنامه خارج شود، دست ایران آزاد خواهد بود. و اگر آنها تصور می‌کنند، که با این گام می‌توانند تهران را زیر فشار قرار دهند، آنها بطور قطع اشتباه می‌کنند و فقط آبروی خود را می‌برند».
در این باره که منظور رئیس جمهور ایران چه بود، فقط می‌توان حدس زد. در هر صورت، اسرائیل و ایالات متحده آمریکا قصد دارند به بازی مخاطره‌‌آمیزی دست بزنند، که در آن مجبورند بار دیگر با دشمن سرسختی سروکار داشته باشند. به تناسب در تنگنا قرار گرفتن داعش در خاک سوریه، اوضاع نظامی- سیاسی در منطقه در سمتی پیش می‌رود، که تهران می‌تواند به سطح تازه‌ای از آزادی عمل ارتقاء ‌یابد. و آن قادر است از این فرصت بهره‌برداری نماید.

بهتر است اسرائیل بجای جنگ خوب با ایران، به فکر صلح بد با آن باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر