مسعود بارزانی، رهبر حزب دموکرات کردستان عراق و رئیس اقلیم خودمختار
کردستان در این کشور، روز یکشنبه ۲۹ اکتبر اعلام کرد که از مسند قدرت کنار خواهد
رفت.
این تصمیم پس از آن گرفته شد که آقای بارزانی با برگزاری همهپرسی
استقلال اقلیم کردستان عراق، مخالفت بسیاری از دولتهای جهان به غیر از اسرائیل را
برانگیخت.
او با وجود تهدیدات دولت مرکزی عراق، کشورهای همسایه یعنی ایران و
ترکیه، قدرتهای غربی و سازمان ملل در ۲۵ سپتامبر این همهپرسی را برگزار کرد. یک
هفته پس از آن نیز دولت مرکزی عراق با اجرای عملیاتی گسترده با حمایت ایران و
احتمالا پس از «تبانی» با برخی از احزاب کرد، به عمر سیاسی دولت بارزانی و بر پیشرویهای
«افتخارآمیز» کردها طی دو سال اخیر پایان داد.
به این ترتیب کردها تنها در عرض چند روز کنترل بر تمام مناطق مورد
منازعه میان اربیل و بغداد یعنی تمام نقاطی که از سال ۲۰۰۳ میلادی در کنترل کردها بود را از دست
دادند، مراکز مرزی استراتژیک همچون فیش خابور در مرز ترکیه را به بغداد واگذار
کردند و از همه مهمتر، چاههای نفت کرکوک که نیمی از درآمد اقلیم کردستان عراق از
آن تامین می شد را نیز تسلیم دولت مرکزی عراق کردند.
در چنین وضعیتی و در فضایی پرتنش، نمایندگان کرد در پشت درهای بسته
در اربیل، بر اساسِ نامۀ کنارهگیری مسعود بارزانی وارد عمل شده و به تقسیم قدرت
او میان نهادهای قانونگذاری، اجرایی و قضایی پرداختند. این توزیع موقت قدرت تا
زمان برگزاری انتخابات مجدد برای تعیین رئیس جدید برای این منطقه ادامه خواهد
داشت؛ اگرچه زمان برگزاری این انتخابات نیز هنوز مشخص نشده است.
بارزانی ۷۱ ساله که همیشه لباس پیشمرگهها، مبارزان کرد را بر تن دارد در نامه
کنارهگیری خود تاکید کرد که همچنان یک پیشمرگه باقی خواهد ماند و از دستاوردهای
مردم کردستان دفاع خواهد کرد.
مسعود بارزانی، پسر مصطفی بارزانی رهبر ملیگرایان کرد و رهبر حزب
دموکرات کردستان از سال ۱۹۷۸ میلادی است. پدر او، رهبر قیام کردها از دهه ۳۰ میلادی محسوب می شد.
مسعود بارزانی که به «ارباب کوهستان» مشهور است، در ۱۶ اوت سال ۱۹۴۶ میلادی در مهاباد ایران به دنیا آمد و
از نوجوانی به مبارزان استقلال کردستان پیوست و همواره رویای یک حکومت مستقل در
مناطقی که بطور تاریخی در اختیار جمعیت کرد بوده است را در سر داشت.
دوران نوجوانی او با سقوط نظام سلطنتی در عراق در سال ۱۹۵۸ میلادی همزمان شد یعنی زمانی که ملیگرایان
کرد فرصت سازماندهی پیدا کردند؛ بویژه آنکه قانون اساسی جدید عراق، حقوق ملی کردها
را به رسمیت میشناخت.
دوازده سال پس از استقرار جمهوری در این کشور یعنی در سال ۱۹۷۰ میلادی، درنهایت دولت عراق و گروههای
کرد توانستند بر سر خودمختاری کردها به توافق برسند. بر اساس این توافق، زبان کردی
به عنوان زبان رسمی این منطقه به رسمیت شناخته شد و در قانون اساسی عراق نیز آورده
شد که «مردم عراق از دو ملت تشکیل میشوند، ملت عرب و ملت کرد».
در سال ۱۹۷۵ میلادی دومین حزب قدرتمند کردها یعنی اتحادیه میهنی کردستان به رهبری
جلال طالبانی تاسیس شد و از آن زمان، این دو حزب رقابت تنگاتنگی را با یکدیگر آغاز
کردند.
طی سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ میلادی یعنی در جریان جنگ ایران و عراق، هر دو حزب سیاستهای متفاوت
و بعضا متضادی را در رابطه با دو طرف جنگ هشت ساله در پیش گرفتند.
کردها برای همکاری ایران بهای سنگینی را پرداختند و از سوی صدام حسین،
رئیس جمهوری وقت عراق بشدت مجازات شدند. صدام حسین در سال ۱۹۸۷ میلادی «حمله انفال» را راه اندازی
کرد و در جریان این عملیات، حدود ۱۸۰ هزار شهروند کرد را کشت و بیش از ۳ هزار روستای آنها را نابود کرد.
سیاست رژیم صدام حسین «عرب سازی» منطقه بود و بر این اساس هزاران
کرد را مجبور به ترک خانههایشان کرد تا اعراب را جایگزین آنها کند. بغداد همچنین
اقدام به بمباران شیمیایی شهر حلبچه کرد و در پی آن ۵ هزار کرد را کشت.
پس از حملۀ عراق به کویت در سال ۱۹۹۱ میلادی، کردها توانستند با حمایت از
کشورهای غربی و برای حفاظت در قبال اقدامات صدام حسین، به استقلال نسبی دست یابند.
ایالات متحده آمریکا و متحدانش منطقهای پرواز ممنوع را در سرزمینهایی که اکثریت
ساکنان آن کرد بودند، ایجاد کردند.
کردهای عراق در سال ۱۹۹۲ میلادی توانستند با برگزاری انتخابات، نمایندگان
خود را برای حضور در کنگرۀ ملی عراق، متشکل از ائتلافی از گروههای مخالف صدام حسین
برگزینند. پس از آن حزب دموکرات کردستان مناطق شمالی این کشور در نزدیکی مرز ترکیه
و اتحادیه میهنی کردستان نیز مناطق جنوبی آن در نزدیکی مرز ایران را به کنترل خود
درآوردند.
در سال ۱۹۹۴ میلادی میان این دو حزب بر سر توزیع منابع کردستان عراق و همچنین
وضع مالیات توسط حزب دموکرات کردستان بر تبادلات تجاری در مناطق مرزی ترکیه، درگیریهای
نظامی روی داد. بارزانی به صدام حسین روی آورد تا بتواند نیروهای جلال طالبانی
(مام جلال) را عقب براند. این موضوع را اخیرا یک بار دیگر حیدرعبادی، نخست وزیر
عراق به آقای بارزانی یادآور شد و گفت که هم پیمانی بارزانی و صدام حسین، شهرت او
را لکهدار کرده است.
بارزانی و طالبانی در سال ۲۰۰۳ میلادی اختلافات درونی را به کناری
گذاشته و به عنوان متحدان آمریکا برای سرنگونی صدام حسین وارد عمل شدند. پس از پایان
عمر حکومت بعثیها نیز کردها دولت کردستان عراق با مرکزیت اربیل را تشکیل دادند.
مسعود بارزانی در سال ۲۰۰۵ میلادی از سوی پارلمان کردستان به عنوان رئیس
اقلیم کردستان عراق انتخاب شد. او در سال ۲۰۰۹ میلادی نیز بار دیگر با رای ۶۹.۶ درصد از شهروندان کردستان عراق برای
اداره این اقلیم انتخاب شد.
دوره ریاست آقای بارزانی در سال ۲۰۱۳ میلادی به پایان رسید اما پارلمان این
منطقه تصمیم گرفت دوره زمامداری او را برای دو سال دیگر تمدید کند. درنهایت به دلیل
هرج و مرجی که در پی حملات داعش در عراق بوجود آمده بود، بدون برگزاری انتخابات
دوباره و یا تصمیمی رسمی، آقای بارزانی تا سال ۲۰۱۷ میلادی بر مسند قدرت باقی ماند.
پیش از برگزاری همهپرسی استقلال کردستان عراق، آقای بارزانی در پاسخ
به یکی از دیپلماتهای غربی که از او خواسته بود رایگیری برای استقلال را به تعویق
بیندازد، به صراحت گفته بود: «نه، من نمی توانم. من فرصتی را در اختیار دارم که دیگر
به دست نخواهد آمد. اگرچه بغداد اکنون ضعیف است اما بهتدریج قوی خواهد شد و در آن
زمان، دیگر دیر خواهد بود.«
او افزوده بود: «من نمی توانم عقب نشینی کنم و معتقدم کشورهایی که
اکنون مخالف همهپرسی هستند، بار دیگر از ما حمایت خواهند کرد.«
به نظر می رسد آقای بارزانی با تفسیر اشتباهِ پیامهای متحدان اقلیم
کردستان عراق، نه هشدارهای کشورهای غربی و بطور عمده، مهمترین متحدش ایالات متحده
آمریکا را جدی گرفت و نه به این موضوع توجه کرد که پس از پیروزیهای متعدد نیروهای
مختلف در مقابل داعشیها، عراق امروز دستخوش تحولاتی عظیمی شده و بر این اساس تا
چه اندازه شطرنج سیاسی این کشور تغییر کرده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر