امروز در بخش
هایی از آسیا، افریقا و بویژه ازخاورمیانه صدای های جدایی طلبی و استقلال خواهی بر
اساس طرح امپریالیستی – ایجاد خاورمیانه بزرگ – از عراق، سوریه، ایران، ترکیه،
یمن، لیبی و…از دستگاه های تبلیغاتی و رسانه ای صهیونیستی و امپریالیستی شنیده می
شود. جنگ های مذهبی، نژادی و قومی در منطقه با شدت ادامه دارند.
ویرانی و مرگ در ابعاد فاجعه باری
اتفاق افتاده و میلیونها انسان از خانه خود آواره شده اند. تمام این اتفاقات را
صهیونیستها و امپریالیستها مستقیم و یا به دست گماشته گان و مزدوران خود برای حفظ
سلطه برمنطقه انجام می دهند.
در کشورهای عراق و سوریه
امپریالیست ها بر اساس طرح – ایجاد خاورمیانه بزرگ – از یک طرف با استفاده از
رسانه های تبلیغی خود فروخته به تفاوت های مذهبی و قومی دامنه می زنند. و از طرف
دیگرکردها علیه عرب ها و سنی ها وسنی ها علیه علویها تحریک می کنند. و با ایجاد جو
بدبینی و در گیریهای موضعی توسط مزدوران خود، اختلافات را بحدی می رسانند که راهی
برای حل مشکلات باقی نماند. در این حالت طرفین بدام توطئه های امپریالیستی و
ارتجاعی می افتند و دست به اسلحه می برند. و این واقعیتی است که در سوریه و عراق
اتفاق افتاده است. در این میان فعالین کردها و اکثریت تشکلهای موجود در کردستان
متاسفانه از تاریخ حداقل هفتاد سال اخیر نه اموخته اند که حق تعین سرنوشت خود را
نمی توان با تکیه به نیروهای ارتجاعی و یا امپریالیستی بدست آورند. در جهان امروز
مبارزه ملی برای رهائی از ستم شوونیسم ملت حاکم زمانی به بار می نشیند که خصلت ضد
امپریالیستی داشته باشد.
نگاهی کوتاه به حرکت تاریخی کرد
ها نشان دهنده این واقعیت است عدم وجود یک تشکل انقلابی که حافظ منافع اکثریت
زحمتکشان کردستان باشد؛ تشکلهای موجود در کردستان و بطور مشخص درکرستان عراق اعم از
اتحادیه میهنی کردستان تحت رهبری خاندان طالبانی و حزب دمکرات کردستان به رهبری
قبیله بارزانی و گروه های ناسیونالیست کرد خواسته اند حق تعیین سرنوشت ملت کردستان
را با اتکای به نیروهای ارتجاعی منطقه و یا امپریالیست ها محقق کند.
در سال ۱۹۴۲ ملا مصطفی بارزانی با استفاده از اوضاع مساعد جهانی علیه حکومت
مرکزی عراق قیام کرد. حکومت مرکزی عراق با کمک نیروهای انگلیسی در منطقه قیام
بارزانی را درهم شکست، بارزانی پس از شکست با تعدادی از پیشمرگه ها به ایران فرار
کرد. بارزانی با اوجگیری مبارزات مردم کردستان ایران و تشکیل جمهوری مهاباد به
رهبری قاضی محمد به فرماندهی نیروهای جمهوری مهاباد گمارده شد. پس از سرکوب جمهوری
مهاباد توسط رژیم وابسته ایران و اعدام قاضی محمد بخواست امپریالیست ها توسط شاه
دست نشانده، ملا مصطفی همراه با بستگان و تعدادی پیشمرگه به شوروی پناهنده شد.
ملا مصطفی پس از به قدرت رسیدن
عبدالکریم قاسم در سال ۱۹۵۸ از شوروی به عراق بازگشت و
خواستار استقلال کردستان شد. مذاکره بر سر خواست استقلال و حدود آن در مقابل
واگذاری نوعی خود مختاری از طرف دولت مرکزی به نتیجه نرسید. با شکست مذاکرات
درگیری نظامی با دولت مرکزی شروع شد. پس از 9سال جنگ با موافقت طرفین با
قبول نوعی خود مختاری در مناطق کردنشین و به رسمیت شناختن زبان کردی به مثابه زبان
رسمی در کردستان درگیری نظامی پایان یافت و ارامش در منطقه برقرار شد.
اما وجود یک حکومت قوی و مخالف رژیم اشغالگر اسرائیل در منطقه قابل
قبول امپریالیسم امریکا و رژیم وابسته شاه به مثابه ژندارم منطقه در راستای
موجودیت رژیم اشغالگر اسرائیل نبود. تا اینکه در اوائل سال 1974 ملا مصطفی
به تحریک ایران و امریکا و با کمک تسلیحاتی و مستشاری ایران و اسرائیل علیه حکومت
مرکزی عراق وارد جنگ شد. و در سال 1975 در نتیجه سازش شاه ایران با صدام حسین بر
پایه قرارداد 1975 الجرایر علاوه بر حل اختلافات مرزی دو طرف موافقت کردند از
دخالت در امور داخلی یکدیگر خوداری کنند. براساس این معاهده رژیم شاه حمایت خود را
از کردها قطع کرد. وهزاران پیشمرگه کرد همراه با رهبرانش به ایران پناهنده شدند.
با کوچاندن چند هزار نفر از کردها به اسرائیل به مرور زمان رابطه محکمی بین
بارزانی ها با اسرائیل برقرارشد. و امروز درحالی که جنگ در سوریه به پایان
خود نزدیک است. مسعود بارزانی جهت حفظ قدرت مافیائی خود با دمیدن به حق تعیین سرنوشت
و تشکیل دولت مستقل با انجام همه پرسی استقلال اقلیم کردستان در حال افروختن جنگ
بین کرد و عرب و یا بین شیعه و سنی و حل مسئله مردم کردستان توسط دخالت نیروی های
خارجی شده است. رژیم اسرائیل که از زمان جنک سال 1974 بارزانی در کرستان حضور فعال
دارد با برگرداندن بیش از دو هزار (2000) نفر از کردهای ساکن اسرائیل به مناطق تحت
نفوذ اقلیم کردستان موقعیت خود را در منطقه مستحکم تر کرد و درحال حاضر با به
رسمیت شناختن همه پرسی و پشتیبانی از استقلال کردستان به این اتش افروزی دامن می
زنند.
گذشته از عملکرد بارزانی در
راستای حفظ منافع مافیای خاندان خود، او در ایجاد حکومتی در اتحاد با اسرائیل و
مرتجعین منطقه براساس طرح امپریالیستی مصرانه عمل می کند. و آقایان هجری دبیرکل
حزب دموکرات کردستان ایران و عبدالله مهتدی رهبر کومله، در هم آهنگی با
سیاست بارزانی در مصاحبه با رسانه های امپریالیستی با به دست فراموشی سپردن کشته
شدن بیش از پانصد هزار کودک عراقی در نتیجه ایجاد منطقه پرواز ممنوع درعراق توسط
امپریالیسم امریکا و شرکا، خواهان ایجاد منطقه پرواز ممنوع در کردستان ایران و کمک
اسرائیل می شوند. در این میان موضع گیری صالح سرداری از حزب کمونیست کارگری-
حکمتیست در میزگرد تلویزیون دمکراسی شورایی در رابطه با رفراندوم استقلال کردستان
عراق با توجه به سیاست های این جریان از حمله به افغانستان و عراق و… و طرفداری از
اسرائیل نه تنها تعجب آور نیست بلکه از موضع سوپر انقلابی یدک رساندن به طرح
بارزانی و شرکا است. او با دست آویز قراردادن حق تعیین سرنوشت با بیان اینکه « در
25 سال اخیر جدایی کردها با عرب ها در تمام زمینه ها (اجتماعی ، سیاسی و اداری )
صورت گرفته و بالاخره بارزانی و نیروهای دیگر بنا به هر مصلحتی مسئله را مطرح
کردند و ما در جریان همه پرسی بودیم و از آن دفاع می کنیم» صالح سرداری در ادامه
می گوید مهم نیست که چه جریانی با چه منظوری استقلال را مطرح می کند، راه چاره
استقلال کردستان می باشد. علاوه بر موضع گیری این حضرات که همگی در راستای
سیاست تجزیه کشورها در چارچوب طرح ایجاد خاورمیانه بزرگ و تداوم بخشیدن ابدی به
درگیرهای ملی– مذهبی در منطقه علیه نیروهای مترقی و انقلابی می باشد. برخی از
نیروهای چپ آگاهانه و یا ناخودآگاه با به عاریه گرفتن عباراتی بریده شده از متون
مارکسیستی رای مردم کردستان عراق را به اعمال و خواست مردم در تعیین حق سرنوشت خود
جا می زنند، اما درعمل کارگران و زحمتکشان کرد را به دنباله روی ازخواست مناسبات
قبیله ای بارزانی و طالبانی فرا می خوانند که نتیجه ای جزء تبدیل شدن کارگران و
زحمتکشان منطقه به سیاهی لشکر بورژوازی در جنگهای نیابتی منطقه در برندارد. از این
منظر هدف اصلی تمام نیروهایی که شیپور ناسیونالیسم را در منطقه به صدا درآورده اند
و با تحریک احساسات ناسیونالیستی بدون توجه جدی به این مسئله که در شرایط فعلی اگر
مبارزات ملی هم زمان ضد امپریالیستی نباشد نه تنها مترقی و در راستای منافع مردم
نیست، بلکه به اختلافات و دشمنی بین کردها با عرب ها در سوریه و عراق دامن می زنند.
ملت کرد در مجموع و بویژه
کارگران و زحمتکشان کرد برای رهایی خود از قید ستم و استثمار تحمیلی موجود که
زندگی آنها به تباهی کشیده است باید دشمنان داخلی و خارجی را که همانا حاکمیت
مرتجعین محلی و امپریالیستها هستند زیر ضربات کوبنده خود قرار دهند، نه با مسلح
شدن توسط امپریالیستها و در هم اهنگی با سیاست های تفرقه افکنی رژیم اشغالگر
اسرائیل برطبل دشمنی با دیکر ملل منطقه بکوبند.
تاریخ صد ساله کردستان نشان داده
همواره فئودالها، ناسیونالیست ها ، سرمایه داران و کشورهای امپریالیستی به ملت کرد
خیانت کرده اند. ملت کرد برای رهائی از ستم و استثمار و مناسبات ارتجاعی حاکم،
جهت کسب حق تعیین سرنوشت خود تا حد جدایی و یا اتحاد دواطلبانه تنها می
تواند روی کمک تشکل های کمونیستی و کارگران منطقه ائی و جهانی حساب کند. در یک
کلام راه چاره رهایی منطقه از بحران فعلی قراردادن بدیل سوسیالیستی در برابر طرح
های رنگارنگ امپریالیستی و ناسیونالیستی است. سوسیالیسم یا بربریت راه سومی
موجود نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر