روزنامه بهار: 1- چه کسی است که شرایط دشوار حاکم بر محیط زیست ایرانِ
امروز را باور نداشته باشد؟ چه کسی است که نداند ما به جای چهل درصد، بیش از نود
درصد آب قابل استحصال مان را در سال مصرف میکنیم؛ دچار ورشکستگی بومشناختی شده؛
بسیاری از رودخانههای دایمی به فصلی تبدیل شده؛ میلیونها درخت در هیرکانی، زاگرس
و ارسباران نابود شده؛ سی درصد از آبزیان آبهای شیرین را از دست داده ایم؛ نیمی از
نخلهای خوزستان و چهارپنجم نخلهای میناب به تاریخ پیوسته؛ سهم بزرگی از حیات وحش
در کمتر از نیم قرن ناپدید شده و چندبار رکورد نشست زمین در جهان را شکسته ایم؟
2 - کمترین واکنش به چنین رخدادهای ناگواری چه باید باشد؟ چرا اغلب ما با
مردم و دولتمردانی روبرو هستیم که همچنان شیشه خودرو خود را پایین کشیده و در سرزمینی
که باید عاشقش باشند، زباله پرتاب میکنند؟ چرا هنوز میتوان مردمی را و ورزشکارانی
را دید که در کنار لاشه خون آلودِ یک حیوان به دوربین لبخند زده و خود را با
افتخار شکارچی مینامند؟ چرا کمتر دولتمردی را. . . پزشکی را. . . سرداری را. . .
وکیلی را. . . قهرمانی را. . . و هنرمندی را میتوان دید که برای حل بحرانترافیک
و آلودگی هوا از خود شروع کرده و خودرو شخصی اش را کنار نهد.
3 - باید به شکلی موثرتر، جذابتر و گستردهتر عشق، معرفت، دانش و سواد
محیط زیستی ایرانیان را از کودکی تا کهنسالی افزایش داد. ما نیاز به آفرینش نسلی
داریم که در پای میراث طبیعی و تاریخی و فرهنگی خود معامله نمیکند. ما نیاز به
برخورداری از سازمانهایی مقتدر، با توان وتوکننده در نهادهای متولی محیط زیست و
منابع طبیعی داریم. ما مسوولانی را در راس چنین نهادهایی میخواهیم که یادِ روسای
بالادستی خود بدهند: اختصاص بودجه به حوزه حفظ زمین، هدررفتِ پول نیست؛ بلکه
خردمندانهترین نوع سرمایه گذاری است.
4 - و شگفت آور و تلختر از همه آنکه اینک وزیر جهادکشاورزی در شرح وظایف
رییس جدید سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، مواردی را میگنجاند که انگار
نام سازمان به "واگذاری اراضی" تغییر کرده است! و تلختر آنکه ارادهای
وجود دارد تا مسوولیت تنوع زیستی کشور از سازمان حفاظت محیط زیست به وزارت جهادکشاورزی
تغییر کند؛ رخداد تلخی که در جهان بی مثال است اگر به وقوع پیوندد! از این
ناگوارتر، بر راس پردیسان کسی میایستد که نه فقط پردیسان را واگذار میکند؛ نه
فقط از سدسازی و طرحهای انتقال آب و استقرار صنایع آلاینده در شمال کشور دفاع میکند؛
نه فقط به کاهش وسعت مناطق حفاظت شده چراغ سبز نشان میدهد. . . که اینک خبر میرسد
در صدد تعطیلی دیرینهترین مرکز آموزش عالی محیط زیست کشور برآمده و میخواهد
دانشکده محیط زیست کرج را به سطح آموزشکده محیط بانی تنزل جایگاه داده و علاوه بر
سرگردانی صدها دانشجو، به بهانه تعدیل نیروی انسانی، بخش بزرگی از اعضای هیات علمی
و کارمندان این مجموعه مهم و راهبردی را برکنار کند.
چگونه میتوان دم از سازمان یادگیرنده و دانش محور زد و آنگاه نهاد
متولی دانش و آموزش تخصصی را حقیر و فشردهتر کرد؟ ! آیا اینگونه میخواهیم با
بحرانهای فزاینده پیش رو در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی مقابله کنیم؟ آیا جز این
است که سناریوی نهایی آقایان، انحلال کامل سازمان حفاظت محیط زیست است؟
همه این رویدادهای تلخ و باورنکردنی در زمان رییسجمهوری اتفاق میافتد
که بیشتر از همتایان سابقش از محیط زیست سخن گفت!
بحران آب؛ فلات مرکزی ایران تخلیه میشود
معاون وزیر کشور با اشاره به بحران کمآبی گفت: کارشناسان بر این
باورند که اگر این روند ادامه یابد، فلات مرکزی ایران تخلیه میشود و مردم به سمت
دریاها، حاشیه خلیج فارس، دریای خزر و عمان مهاجرت میکنند.
اسماعیل نجار اضافه کرد: به دلیل برداشت از سفره های زیرزمینی، همه
دشت هایمان بیلان منفی دارند و فرونشت زمین جدی است؛ حتی در همین تهران فرونشست ها
زیاد و به زعم کارشناسان غیرقابل ترمیم است.
معاون وزیر کشور و رییس سازمان مدیریت بحران درباره راهکارهای برونرفت
از بحران آب و اینکه چقدر بحث بیآبی به شرایط بحرانی نزدیک شدهاست؟ اظهار داشت:
موضوع تغییر اقلیم یک واقعیت است و باید آن را بپذیریم؛ تغییر اقلیم یعنی گرم شدن ۱.۷ دهم درجه سانیتگراد زمین و به طبع آن
تبخیر و تعریق بالاتر و از طرف دیگر بارشها، زمان بارش و پراکنش بارش ملاک کار
است؛ به هر جهت بحث کم آبی یک واقعیتی است که به سمت بحران پیش می رود.
رییس سازمان مدیریت بحران با اشاره به اینکه قبل از بارندگیهای اخیر
واقعا مشکل داشتیم، افزود: هفته گذشته جلسه ای با کارشناسان و مسوولان کشور درباره
وضعیت کم آبی و بالاخص آب شرب در کشور داشتیم. اگر آب شرب نداشته باشیم، مشکلاتی
همچون جنگ آب و از این قبیل مسائل پیش خواهد آمد.
مقام حکومتی: تاریخ ما را محاکمه خواهد کرد
عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست پیشبینی کرد: با ادامه روند
کنونی در ۱۵سال آینده فقط ۶ استان آب خواهند داشت.
کلانتری با اشاره به نقش حکومت در نابودی محیط زیست گفت: میگویند
چرا ریزگرد داریم؛ وقتی توسعه نامتوازن داریم و دریاچه و تالاب را خشک میکنیم،
پوشش گیاهی را از بین میبریم، باید منتظر چالش های بزرگ محیطزیستی هم باشیم که
البته پیامدهای این زیادهخواهیها را نسلهای بعد باید تحمل کنند.
وی در ادامه گفت: امروز با نتایج ۴۰سال تخریب، بهرهبرداری نامشروع و غیرعلمی
و تاراج محیط زیست روبهرو هستیم. در نگهداری امانت نسلهای بعدی خیانت کردیم.
بدون شک تاریخ ما را بابت تاراج دستاوردهای طبیعتمان، قضاوت و محاکمه خواهد کرد.
اعترافی روشن و دردناک به نابودی ایران
.......شاید که صدای این طبلِ خیانت و رسوایی جمهوری اسلامی، مردمان بی خیالی
را که همچنان به این حکومت امید بسته اند، از خواب بیدار کند.
****
واقعیت فاجعه ی نابودی ایران در دوران جمهوری اسلامی
از زبان رییس جدید سازمان محیط زیست
سایت نجات پاسارگاد: آن چه را که در زیر می خوانید، خلاصه ی گفته های
عیسی کلانتری از کارشناسان محیط زیست و رییس جدید سازمان محیط زیست است. این سخنان
اگرچه تازه نیست و بارها از زیان کارشناسان دلسوز محیط زیست، در داخل و خارج ایران
شنیده شده، (و بسیاری شان برچسب همراهی با امپریالیسم و صیهونیسم خورده اند)، اما
از آنجا که از زبان یک مسئول طراز اول این حکومت شنیده می شود، اعترافی روشن و
دردناک بر این واقعیت است که جمهوری اسلامی در طول 39 سال آگاه یا ناآگاه فاجعه ای
آفریده که راه به نابودی ایران و ایرانی خواهد داشت. کاش کسانی باشند در خود حکومت
که چون کلانتری این شجاعت را داشته باشند تا در مورد مسایل دیگر، از جمله میراث
فرهنگی، آموزش و پرورش، اقتصاد، سیاست خارجی، فساد، تبعیض های مذهبی و فرهنگی،
دادگستری، زندان ها و زندانیان، شکنجه ها و اعدام ها و.. و... با این جزییات و
صراحت سخن بگویند. شاید که صدای این طبلِ خیانت و رسوایی جمهوری اسلامی، مردمان بی
خیالی را که همچنان به این حکومت امید بسته اند، از خواب بیدار کند.
*********
گفته های عیسی کلانتری:
از زمان ساسانیان و هخامنشیان تا حدود 35 سال پیش برداشت اضافه از
منابع آبی کشور نداشتیم.
در این 35سال فقط 120 میلیارد مکعب آبهای شیرین فسیلی صدها هزار ساله
که حدود 75 درصد آبهای شیرین زیر زمینی بود را مصرف کردیم که حدود 75 میلیارد متر
مکعب آن در 8 سال گذشته بوده است یعنی منابع را تاراج کردیم!
جمعیت را افزایش دادیم غافل از اینکه این جمعیت باید در یک کشور آباد
زندگی کند. بدون توجه به نیازهای جمعیت، منابع کشور را برای رفع نیازها به تاراج
گذاشتیم.
امروز هیچ تالاب درون سرزمینی، آب ندارد، از بختگان تا هورالعظیم،
گاوخونی و اورميه!
آب های زیر زمینی ما در حال شور شدن است.
ادامه این روند یعنی تخلیه ایران از جنوب البرز تا دریاهای آزاد و از
شرق زاگرس تا مرزهای شرقی کشور.
ما امانتدار بسیار بدی برای این تمدن 7000ساله بودیم.
زاینده رود 900میلیون متر مکعب از سرچشمه های کارون وارد آن می شود، یعنی
نصف آب زاینده رود از سرچشمه های کارون می آید.
در استاندارد جهانی هر کشوری که 20 درصد از آب های تجدید پذیرش را هر
سال استفاده کند هیچ خطری از نظر منابع آب متوجه اش نیست. اگر 20تا 40 درصد
استفاده شود به شرط مدیریت می توانند در دراز مدت منابع آب را تامین کنند. اما اگر
بالای 40درصد استفاده کنند وارد بحران شده اند.
دو کشور در دنیا بالای 40درصد استفاده میکنند، اولی مصر است با 46
درصد و ایران با 58 درصداین یعنی بزودی همه جای ایران مثل گاوخونی خشک خواهد شد.
حتی امروز هم دیر شد.
اگر سیاستهایمان را عوض نکنیم این کشور را همراه نسل خودمان خواهیم
کشت.
کارشناسان و دانشگاهیان مستقل معتقدند آب های تجدید پذیر حدود 95میلیارد
متر مکعب است اما وزارت نیرو معتقد است 120میلیارد متر مکعب آب تجدید پذیر داریم.
اگر حرف دانشگاهیان و کارشناسان مستقل را ملاک قرار دهیم یعنی سالانه96درصد از
منابع آب تجدید پذیرمان را استفاده می کنیم.
کاری که ما با آبهای زیر زمینی میکنیم یعنی دزدی از نسل بعد. یعنی
نسلکشی. نه تنها آب شیرین را تمام میکنیم، همه کشور را بیابان میکنیم.
در حوضه گاوخونی به اندازه کافی آب از سرچشمههای کارون منتقل میشود
و دیگر پتانسیلی برای انتقال آب نیست. آب مصرفی باید کاهش پیدا کند.
گاوخونی که در زمان قدیم بدون انتقال آب از کارون زنده بود امروز خشک
شده. هر چه آب هست در بالادست اصفهان بر میدارند. هر چه صنعت آببر هست در اصفهان
ایجاد کردهاند. نمیشه همه صنایع آب بر را در اصفهان متمرکز کرد. فضای سبز اصفهان
از رشت و ساری بیشتر است. نمیشود تا قله کوه صفه در اصفهان درخت کاشت.
دیگر پتانسیل انتقال آب از دیگر حوضهها را نداریم همین الان در غرب
حوضه شامل غرب اصفهان و چهارمحال و بختیاری حداقل باید 25 درصد صرفه جویی انجام
شود. نمی شود هر چه آب هست در بالا دست استفاده کنند. 450میلیون متر مکعب آب این
منطقه را بالا دست دزدیده و باید برگرداند، هیچ راه دیگری وجود ندارد.
برای کل کشور احساس خطر میکنم. پتانسیل برداشت بیش از حد از آب های
زیرزمینی را نداریم. سال گذشته برای 44میلیون نفر غذا وارد کردیم، فقط برای 33 میلیون
نفر در داخل کشور غذا تولید کردیم و بیش از این توانایی نداریم و اگر فشار بیش از
حد وارد شود مرگ سرزمین ایران سریعتر اتفاق خواهد افتاد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر