علی خامنهای بار دیگر در چند ملاقاتی که به مناسبت ماه رمضان داشت،
در نقش اپوزیسیون دولت حاضر شد و مانند گذشته بجای پذیرفتن مسئولیت اشتباهاتی که
مرتکب شده، و همانها نیز از دلایل اصلی مشکلات کنونی کشور هستند، زبان به انتقاد
از دولت و دیگر نهادها گشود. اگر کسی به سیستم حاکم بر جمهوری اسلامی ایران آشنایی
نداشته باشد، چنین تصورمیکند که علی خامنهای رهبری است که وظیفه و مقامی غیر از
نظارت ندارد، مانند رؤسای جمهوری کشورهایی چون آلمان یا ایتالیا که نقش ناظر را ایفا
میکنند و امور کشور در دست سه قوه قانونگذار، قضایی و اجرایی است.
علی خامنهای که اختیارات ولایت مطلقه فقیه را دارد در دیدار اخیر با
دانشجویان بار دیگر شانه از زیر بار مسئولیتهای خود خالی کرد. او گفت که از
عملکرد برخی نهادها، چون صدا و سیما، راضی نیست، گویی مدیران و مسئولین این نهادها
توسط شخص او منصوب نمیشوند. در کشوری که مجلس حتا اجازه تحقیق و تفحص در مورد صدا
و سیمای رژیم و یا سپاه پاسداران، به ویژه ساختار اقتصادیاش، بدون اجازه رهبری را
ندارد، چگونه علی خامنهای میتواند خود را مسئول نداند و پاسخگو نباش و تازه
ابراز نارضایتی هم بکند!
رهبر بُزدل
علی خامنهای برجام را نیز به باد انتقاد گرفت، در حالی که امضای
توافق هستهای بدون چراغ سبز او که با نقشه و برنامه امکان روی کار آمدن دولت حسن
روحانی را فراهم آورد امکانپذیر نبود. اصولا این مذاکرات به خواست رهبر جمهوری
اسلامی آغاز شدند و با موافقت او به سرانجام رسیدند. مذاکرهکنندگان قبل از اینکه
رئیس دولت را در جریان لحظه با لحظه مذاکرات قرار دهند، با بیت رهبری در تماس
بودند. رئیس جمهور برای دریافت اطلاعات دست اول مجبور شد برادر خود را همراه هیأت
مذاکرهکننده بفرستد.
علی خامنهای تنها در مواردی قبول مسئولیت میکند که با موفقیتی
همراه بوده است. اگر یک موفقیت به شکست تبدیل شود، مانند برجام، بار دیگر علی
خامنهای از هرگونه مسئولیتی مبرا میشود و کسانی که اوامر او را دنبال کردهاند
باید پاسخگو باشند. در شرایط کنونی نیز که با خروج آمریکا از توافق هستهای، بار
تحریمها بیش از پیش بر شانههای فرسودهی جمهوری اسلامی سنگینی میکند، علی خامنهای
با انتقاد از دولت در تلاش است با نوشیدن جام زهر دیگری طی یک نرمش قهرمانانه جدید
در لباس منجی ظاهر شود تا بلکه چند صباحی به عمر این نظام پوسیده بیافزاید.
برجام نیمهجان
نوشیدن جام زهر جدید ولی به آسانی نرمش قهرمانانه قبلی نیست. خروج یکجانبه
آمریکا از برجام مشکلات بسیاری را در مقابل نظام قرار داده است و وضعیت، چه در
صحنه بینالمللی و چه داخلی، بسیار پیچیدهتر از دوران گفتگوهایی است که توافق
هستهای سال ۲۰۱۵ میلادی را رقم زدند. اگرچه شکی نیست که جمهوری اسلامی مایل به حفظ
برجام نیمهجان و بدون آمریکا نیز هست، ولی مشخص نیست اروپا، چین و روسیه قادر
باشند حداقلهایی که بتواند این توافق را زنده نگاه دارد، تامین کنند. نه تنها
شرکتهای مهم اروپایی یکی پس از دیگری اعلام میکنند که تا قبل از ماه نوامبر،
زمانی که روند بازگشت تحریمهای آمریکا تکمیل خواهد شد، بازار ایران را ترک خواهند
کرد، بلکه دیگر شرکای کنونی جمهوری اسلامی، از روسیه و چین تا هند، نیز قصد ماندن
ندارند.
«لوک
اویل» دومین شرکت نفتی روسیه نیز نام خود را به فهرست طولانی شرکتهایی که قصد ترک
بازار ایران را دارند، افزود. «ریلانس» بزرگترین مجموعه پالایشگاه های نفت هند نیز
اعلام کرد روابط خود با جمهوری اسلامی ایران را متوقف خواهد کرد. قبل از آن «ژوهای
ژنرونگ»، بزرگترین شرکت چینی واردکننده نفت از ایران نیز اعلام کرده بود که نمیتواند
ضمانت دهد که پس از اجرایی شدن تحریمهای آمریکا به روابط اقتصادی خود با جمهوری
اسلامی در سطح کنونی ادامه دهد. چین در سه ماهه اول سال جاری میلادی روزانه ۶۵۵ هزار بشکه نفت، معادل یک چهارم کل تولید
ایران را خریداری کرده است. «ژوهای ژنرونگ» خریدار ۹۰ درصد از این ۶۶۵ هزار بشکه است. هنوز تحریم های آمریکا از سر گرفته نشدهاند،
ولی با این وجود صادرات نفت جمهوری اسلامی در دوهفته گذشته، بنا بر آمار «پترولجیستیک»
نهادی مستقر در سوئیس که مبادلات نفتی را رصد میکند، به مقدار ده درصد کاهش یافته
است.
صداهای متفاوت در اروپا
مقامات جمهوری اسلامی به خوبی میدانند که وعدههای فدریکا موگرینی،
مسئول ارشد سیاست خارجی و امنیت اروپا که فقط یک سال دیگر در این مقام خود باقیست،
و برخی دیگر از دولتمردان اروپایی، ضمانت اجرایی ندارند. خوزه کامپوس، تحلیلگر
اقتصادی و کارشناس ایران، به درستی میگوید «هر شرکتی خود باید ارزیابی کند که
روابط ناچیز با ایران مهمتر است یا روابط گسترده اقتصادی با آمریکا». این کارشناس
معتقد است که «برخی از شرکتهایی که در دو سال گذشته در ایران سرمایهگذاری کردهاند
از هم اکنون این سرمایه را از دست رفته تلقی کرده و آن را به حساب بخشی از خسارتهای
خود در سال جاری ثبت کردهاند». اتحادیه اروپا برای اجرایی شدن تصمیمات خود باید
آرای موافق تمام کشورهای عضو را داشته باشد. از هم اکنون برخی از کشورها نارضایتی
خود از سیاستهای فدریکا موگرینی را اعلام کردهاند.
یاتزک چاپوتووتز وزیر خارجه لهستان، در خاتمه نشست وزرای خارجه اتحادیه
اروپا که ۲۸ مه برگزار شد، صراحتا گفت که کشورش «با هرگونه اقدامی از سوی اروپا
که در جهت تضعیف تحریمهای آمریکا علیه ایران صورت گیرد مخالفت خواهد کرد». لیناس لینکویسوس وزیر خارجه لیتوانی، دیگر کشور
عضو اتحادیه اروپا، نیز معتقد است «ادامه حیات برجام اگر به قیمت بحران در روابط
با آمریکا تمام شود، از حمایت ما برخوردار نخواهد بود». کشورهای مجارستان و رومانی
نیز حاضر نیستند روابط خود با آمریکا را فدای حفظ برجام بدون آمریکا بکننند.
عقبنشینی از یمن
برای حفظ این برجام نیمهجان نیز جمهوری اسلامی باید بهایی پرداخت
کند. قبل از اعلام خروج آمریکا از برجام، ژانایو لودریان وزیر خارجه فرانسه در
سفری به تهران، برخی از این شرایط را در گفتگوهایی که با مقامات جمهوری اسلامی
داشت اعلام کرده بود. شرایطی که مایک پمپئو نیز در سخنرانیاش به آنها اشاره کرد.
جمهوری اسلامی که در مواضع رسمی بارها تکرار کرده است حاضر به گفتگو در رابطه با سیاستهای
منطقهای و برنامههای موشکیاش نیست، در عمل مذاکره درباره برخی از این موارد را
آغاز کرده است.
پایان حمایت از حوٍثیها در یمن، یکی از شریط دوازدهگانه مایک پمپئو
بود. گفتگو در این رابطه که دیگر علنی شده است، در جریان سفر وزیر خارجه فرانسه به
تهران از اوایل ماه مارس آغاز شد. گفتگوهایی
که به گفته مقامات اروپایی «در مرحله خوبی قرار دارند» . همین منابع میافزایند که
«ایران آماده قطح حمایت از حوثیها برای تسهیل آغاز مذاکره برای پایان دادن به جنگ
در یمن است». برخلاف آنچه عباس عراقچی، مذاکرهکننده ارشد جمهوری اسلامی ادعا میکند،
گفتگو در رابطه با یمن «استثنا» نیست.
سوریه گام بعدی
جمهوری اسلامی ایران گفتگو در رابطه با حضور سپاه و حزبالله در سوریه
را نیز به صورت غیررسمی آغاز کرده است. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه ۲۸ مه اعلام کرد «تنها ارتش سوریه در مرزهای
این کشور با اسرائیل و اردن حضور خواهد داشت». سرگئی شوجوی وزیر دفاع روسیه، در
خاتمه گفتگویی با همتای اسرائیلیاش آویگدور لیبرمن، اعلام کرد نیروهای ایران و
حزبالله لبنان به ۷۰ – ۸۰ کیلومتری مرز با اسرائیل عقبنشینی
خواهند کرد. پایگاه خبری عربی «ایلاف» صحبت از دیدار مستقیم ایران و اسرائیل در پایتخت
اردن با وساطت این کشور و حمایت آمریکا و روسیه میکند. با عقبنشینی سپاه و نیروهای
تحت حمایت جمهوری اسلامی از مرز سوریه با اسرائیل، عملا بخشی از یکی دیگر از شروط
مایک پمپئو نیز اجرا شده است.
گفتگوها با جمهوری اسلامی در رابطه با حضور سپاه در سوریه، تنها به
عقبنشینی از بلندیهای جولان خلاصه نمیشود. یک عضو هیات مذاکرهکننده مخالفان
بشار اسد که برای گفتگو با مقامات اروپایی به بروکسل سفر کرده است، به کیهان لندن
میگوید «خروج نیروهای وابسته به جمهوری اسلامی ایران از خاک سوریه در دستور کار
قرار دارد». همین منبع میافزاید «البته خروج نظامیان ایرانی و حزبالله از سوریه
روندی پیچیده است که عوامل بیشماری در آن نقش دارند، از جمله فشارهای روسیه، که
آغاز شدهاند، و فشارهایی که اروپا و آمریکا باید بر جمهوری اسلامی وارد کنند».
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، نیز بار دیگر تاکید کرد که همه نیروهای خارجی
بدون استثنا باید سوریه را ترک کنند ولی «این روند محتاج توافقی دو طرفه است.«
تا کنون حفظ موقعیت منطقهای و قابلیتهای نظامی جمهوری اسلامی، خط
قرمز سپاه و شاید هم علی خامنهای بوده است. ولی در شرایط کنونی، با توجه به اینکه
این دو مسئله اکنون نقشی حیاتی در حفظ برجام نیمهجان دارد و اروپا نیز در رابطه
با این دو مسئله همسو با آمریکا عمل میکند، آیا نظام قادر به حفظ این خط قرمزها
خواهد بود؟ برخی معتقدند که رژیم ایران در پی اجرای تحریمهای جدید آمریکا و کاهش
درآمدهای ارزی، با توجه به هزینه بالای سیاست منطقهای کنونی و افزایش نارضایتیهای
مردم ناشی از وضعیت غیرقابل تحمل اقتصادی، مجبور خواهد شد، برای بقای خود، تن به
خواستهای غرب بدهد و سیاستهای انعطافپذیرتری در پیش گیرد. سیاستهایی که جمهوری
اسلامی ایران را در برابر خودش قرار خواهد داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر