خروج آمریکا از
برجام و اعلام تحریمها بدون اجرائی شدن آنان بالا رفتن قیمت دلار را به همراه
داشتند. اما با اندکی دقت روشن میشود که رابطهی شکنندهی ریال و دلار (منبعد به
عنوان نماد تمام ارزها) اما فقط به تحریمها برنمیگردد. چرا که ما از یک سو بارها
شاهد سقوط جهشی ریال (برای مثال سه شوک ارزی طی سالهای ۷۴ – ۷۳ ، ۷۸-۷۷ و ۹۱ –
[1]۹۰) و از سوی دیگر شاهد سقوط مستمر «تدریجی» آن بودهایم. بنابراین باید دلائل
اقتصادی را ابتدا به ساکن مطمح نظر قرار داد، اما نه چون برخی از اقتصاددانهای که
در چارچوب مکاتبی نظیر لیبرال، نئولیبرال به مسئله میپردازند و بالا یا پایین
بودن این یا آن فاکتور (برای مثال میزان نقدینگی) را علت میدانند که برای یک تحلیل
وضعیت بلاواسطه و تلاطمهای کوتاه مدت و دورهای اهمیت دارد[2] و بدین ترتیب به
عوارض میپردازند و علل اصلی، ضعف مزمن و عمومی ریال و فرار از آن را لاپوشانی میکنند
که در تحلیل نهائی به مرتبه ایران در سلسله مراتب اقتصادی در جهان برمیگردند. با
دور شدن از چنین رویکردهائی آنگاه به ورشکستگی کل جمهوری اسلامی و نه این یا آن رئیس
جمهور، این یا آن فرد میرسیم که در طول ۴۰ سال تغییری در جایگاه پیرامونی ایران
در سلسلهمراتب جهانی ایجاد نکردهاند. ضعف و قوت یک ارز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر