«دائرۃالمعارف جامع ویکیپدیا» نه
تنها زیر سؤال رفته، بلکه حتا متهم به جعل واقعیت است و آنهم در یک بخش بسیار مهم
سیاسی یعنی در مناقشه بین اسرائیل و مردم فلسطین. البته از مدتها پیش مشخص شده
بود که «وزارت امور استراتژیک» اسرائیل یک «ارتش» خوب مجهز را (به قول خودشان «جمعی
از مبارزان») مسؤول رسیدگی به ویکیپدیا کرده بود تا هر نوع انتقاد به سیاست اسرائیل
را در گذشته و حال پاک کند و آن را با محتوای مثبت و به سود اسرائیل جایگزین نماید.
همینطور معلوم بود که اسرائیل در آلمان یاوران گوش به فرمان خوبی دارد که از آنجا
در خدمت این دستگاه تحمیق کننده قرار دارند.
۱۳۹۷ مهر ۸, یکشنبه
۱۳۹۷ شهریور ۳۱, شنبه
۱۳۹۷ شهریور ۲۴, شنبه
واقعیتهای روی زمین / دیوید هاروی / ترجمهی حسین رحمتی
جان اسمیت به گمشدهای در صحرا میماند
که از تشنگی در حال مردن است. سیستم جی.پی.اس مطمئناش به او میگوید که در
فاصلهی 10 مایلیاش به سمت شرق آب شیرین وجود دارد. ازآنجا که او به «شرق به
غرب» معتقد است (بخوانید جنوب به شمال) بهسمت جنوب راه میافتد و از تشنگی هلاک میشود.
افسوس که استدلال او علیه من این چنین است.
وقتی میگویم در سالهای اخیر، ثروت از
غرب بهسوی شرق حرکت کرده است شرق موردنظرم متشکل از چین است که هماکنون (اگر
اروپا را بهمنزلهی یک اقتصاد درنظر نگیریم) دومین اقتصاد بزرگ جهان است و بهدنبالش
ژاپن در جایگاه سوم قرار دارد. با اضافهکردن کرهی جنوبی، تایوان و (با کمی اغماض
جغرافیایی) سنگاپور به این مجموعه شما بلوک قدرتی را در اقتصاد جهانی دارید (زمانی
به الگوی «غازهای درحالپرواز» توسعهی سرمایهدارانه معروف بود) که هماکنون یکسوم
از کل تولید ناخالص داخلی جهان را به خود اختصاص داده است (در قیاس با امریکای
شمالی که اکنون فقط یک چهارم را در اختیار دارد). اگر به وضعیت جهان مثلاً در 1960
نگاه کنیم، آنگاه ظهور حیرتانگیز آسیای شرقی در قامت یکی از کانونهای انباشت
جهانی سرمایه کاملاً آشکار خواهد شد.
چینیها و ژاپنیها اکنون صاحب بخشهای
بزرگی از بدهی روزافزون حکومت ایالاتمتحد هستند. میبینیم که اقتصادهای ملی در
منطقهی آسیای شرقی هر یک بهنوبت درصدد یافتن ترفندی فضایی[1] برای مقادیر عظیم
مازاد سرمایهای هستند که درون مرزهایشان در حال انباشتهشدن است. ژاپن صدور
سرمایه را در اواخر دههی 1960 آغاز کرد، کرهی جنوبی در اواخر دههی 1970، تایوان
در اوایل دههی 1980. مقدار زیادی از آن سرمایهگذاری روانهی اروپا و امریکای
شمالی شد.اکنون نوبت چین است...
یادداشتهای یک اقتصاددان دربارهی ایران / ژوزف رابینو /ترجمهی احمد سیف
در آغاز قرن بیستم، ایران در آستانهی
انقلاب مشروطه قرار داشت؛ انقلابی که ناتمام ماند. ایران آن زمان، صحنهی رقابتهای
آشکار و پنهان قدرتهای استعماری، بهویژه انگلستان و روسیه، بود. ژوزف رابینو
نخستین رئیس بانک شاهنشاهی ایران بود، بانکی که در 1885 و در پی واگذاری امتیاز
تأسیس بانک به بارون جولیوس دو رویتر تأسیس شده بود. بانک شاهنشاهی نخستین بانک
مدرن ایران بود که که مرکز قانونیاش در لندن و تابع قوانین بریتانیا بود.
متن حاضر در سال 1901 در نشریهی انجمن
آمارگران سلطنتی منتشر شد و ترجمهی فارسی آن برای نخستین بار منتشر میشود. دادههای
ارایهشده در آن عمدتاً برگرفته از کتاب پروفسور کاوالیره لورینی، استاد دانشگاه
پادوا، بوده است که دولت ایتالیا منتشر کرده بود. ژوزف رابینو در لندن به دنیا
آمده بود اما پدرش ایتالیایی بود. وی در سال 1908 از بانک استعفا داد.
لازم به یادآوری است که این مقاله در
شرایطی منتشر شد که هنوز نفت ایران کشف نشده بود و قدرتهای استعماری اقتصاد ایران
را بیشتر از منظر دسترسی به بازارها و نیز جایگاه ارتباطیاش مورد توجه قرار میدادند.
در مقالهی حاضر، ابتدا از دیدگاههای
ژوزف رابینو رئیس بانک شاهنشاهی ایران و سپس دیدگاههای برخی سیاستمداران انگلیسی
وقت دربارهی جایگاه ژئواکونومیک ایران در اقتصاد شرق، ویژگیها و توانهای بالقوهی
اقتصاد ایران، رقابت انگلستان با روسیه و سایر قدرتهای استعماری برای دستیابی
به منافع تجاری در ایران آگاه میشویم.
همچنین این یادداشتها و پرسش و پاسخهای
همراه با آن بهروشنی نشاندهندهی پیآمدهای فعالیت استعماری در حوزهی تجارت
خارجی و فقدان نظامات مؤثر گمرکی در تضعیف تولیدات پیشهوران و فعالیتهای مستقل
تجار داخلی است. برخی از این پیآمدها را در قالب اعتراضات تجار در انقلاب مشروطه
و نیز کنشگریهای سیاسی ملیون ایرانی در دهههای بعد دیدهایم.
۱۳۹۷ شهریور ۲۲, پنجشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)