جمهوری کردستان که
در تاریخ دوم بهمن 1324 (۲۲ ژانویه ۱۹۴۶) تأسیس شد در تاریخ مدرن کردهای روژهلات
(کردستان ایران) نقطهعطف تاریخی مهمی است. اگرچه عمر این جمهوری کوتاه بود، از
لحاظ اهمیتی که در تحول فرهنگ سیاسی دموکراتیک و توسعهی شکل خاصی از هویت ملی در
میان کردهای روژهلات و دیگر بخشهای جوامع کرد در خاورمیانه داشته است، دارای
دلالتهای گستردهای است. جمهوری کردستان سرآغاز سیاست مردمی در کردستان ایران
بود. ظهور نهادهای نمایندگی مردمی، حزبهای سیاسی، اتحادیههای اصناف، سازمانهای
دفاع مدنی،[1] سازمانهای زنان و جوانان و دیگر ارگانها و سازمانهای مدنی، نهتنها
نشان از وجود جامعهی مدنی پویا و فضای عمومی فعال داشت، بلکه همچنین حاکی از ورود
مردم به میدان سیاسی کرد بود (ولی، 2011). مردم «سوژه»ی سیاست مردمی در کردستان
بودند – سیاستی که از طریق صورتبندی خواستِ عمومی برای احقاق حقوق ملی وآزادیهای
دموکراتیک و مدنی در یک میدان سیاسی نوظهور، که غالباً با مقاومت در برابر سلطهی
حاکم[2] تعریف میشد، خود را ابراز میکرد. استراتژیهای سلطهی حاکم در کردستان
متضمن انکار هویت ملی کردی و سرکوب بازنمایی گفتمانی آن بود. این استراتژیها در
اعمال بنیادین دولت متجسد و در قانون اساسی آن رمزگذاری میشد- این دو به تعبیر
دریدا به ترتیب خشونت «’اجرایی» یا )«عملی»([3] و «گفتمانی» [4] دولت هستن (دریدا
1992). قانون ضامن و پشتیبان خشونت برعلیه اجتماع کرد بود و این نشان از آن داشت
که کردها به قلمرو خارج از قانون افتاده
و به منطقهی تیرهوتار «ابهام قانونی/حقوقی»[5] که در آن قدرت حاکم رویهای
عمیقاً خشن دارد، واگذار شده بودند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر