۱۳۹۴ مهر ۱۷, جمعه

آیا سوریه به ویتنامی برای ایران تبدیل می شود؟

نشریه اینترنتی “وایس نیوز” در گزارشی تحلیلی به درگیری ایران در سوریه پرداخته و این پرسش را مطرح ساخته است که آیا کوشش های ایران، در حالی که پایه های حکومت بشار اسد می لرزد، تفاوتی به وجود خواهد آورد؟
در مقاله گفته می شود ایران به سرمایه گذاری سنگینی در جنگ داخلی سوریه دست زده است. به نظر می رسد تهران، که تاکنون برای تقویت بشار اسد در برابر نیروهای مخالف خون زیادی نثار کرده و پول زیادی خرج کرده است، از نظر منابع و قدرت انسانی تعهدات خود را دو برابر می سازد. اما آیا کوشش های ایران تفاوتی را موجب خواهد شد؟ حکومت اسد متزلزل است، حتی در تابستان آشکا را تایید شد که به دلیل مرگ ها و فرار سربازان، با کمبود جدی نیروی انسانی روبرو است.

عمیق تر شدن درگیری ایران در جنگ، موجب شده است برخی تحلیلگران این نطر را عنوان کنند که امکان دارد سوریه به ویتنام ایران تبدیل شود. این مقایسه ممکن است ناقص باشد، اما به یک واژه سیاسی برای پرسشی اساسی تر تبدیل شده است: آیا ایران خود را در باتلاقی گرفتار کرده است؟
مقایسه مستقیم و دقیق بین درگیری ایران در سوریه و درگیری آمریکا در ویتنام به چند دلیل دشوار است. این تفاوت بر ماهیت مناقشه چند جانبه سوریه، که در جریان آن به تخمین مرکز کارتر ۷ هزار گروه شورشی شکل گرفته اند، استوار است. اعضای اپوزیسیون در گروه های چتری به هم پیوسته اند – برخی اسلامگرا مانند جیش الفتح، دیگران سکولار مانند جبهه جنوب، که آمریکا از آن حمایت می کند. کردها کنترل بخش بزرگی از مرز شمالی را در دست دارند. آنها بیشتر با “دولت اسلامی” می جنگند. اسد و طیف سایه ای حامیان او بر مناطق غربی کشور مسلط هستند.
افزون بر این، ساختار حضور ایران در سوریه با چگونگی مداخله آمریکا در ویتنام بسیار متفاوت است. ایران نیروهای نظامی متعارف عمده ای در آنجا مستقر نکرده است، برای کمک به دولت سوریه در نبرد با مخالفانش اساسا بر شبه نظامیان یا نیروهای نایب متکی است.
این ترجیح برای عمل نیابتی، تصمیم ایران به تقویت شمار سربازان در سوریه را کمی شگفت انگیز می سازد. به گفته دو منبع لبنانی، ایران ممکن است صدها سرباز دیگر در این سرزمین از هم گسیخته، با جبهه های متعدد، مستقر کرده باشد. با این حال، دینا اسفندیاری، پژوهشگر کالج کینگز لندن، یادآورمی شود آنها از افراد ارتش منظم ایران نیستند.
این نیروها، اگر هم حضور داشته باشند، اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خواهند بود.
تحلیگر نشریه وایس نیوز می گوید مهمترین اختلاف، دلیل تمایل ایران به حمایت از سوریه به چنین قیمتی است. ایران در یک باتلاق دور افتاده ساخته و پرداخته فرد دیگری گرفتار نمی شود. بلکه خود را داوطلبانه از جانب یک متحد منطقه ای دیرینه درگیر می کند.
سوریه، همراه با ایران و حزب الله لبنان، یک عضو محور مقاومت برای مقابله با اسرائیل و غرب است.
ارتباط های نزدیک ایران با سوریه به ۱۹۷۹ باز می گردد، وقتی سوریه به عنوان نخستین کشور عرب دولت انقلابی را با ارسال پیام شادباش برای آیت الله خمینی به رسمیت شناخت. از هنگام پای پیش گذاری های حافظ اسد، مناسبات دو کشور نیرومند باقی مانده است. آنها تعهدات خود نسبت به یکدیگر را پس از حمله آمریکا به عراق در ۲۰۰۳ دو برابر ساختند و در ۲۰۰۵ پیمان دفاعی دو جانبه ای امضا کردند.
مناسبات در میان اعضای محور مقاومت به ویژه در ۲۰۰۶، در پایان جنگ ۳۴ روزه بین اسرائیل و حزب الله اهمیت پیدا کرد. سوریه با نادیده گرفتن تحریم تسلیحاتی بین المللی، ایران را در رساندن اسلحه به حزب الله یاری داد و در مدتی کوتاه زراد خانه آن را به ظرفیت پیش از جنگ باز گرداند.
سوریه، در دهه گذشته، موضع اصلی قدرت ایران در منطقه بوده است، و به عنوان کانالی برای حمایت مالی و نظامی از حزب الله و پذیرفتن شبه نظامیان در اردوگاه های آمورزشی عمل می کند.
حالا، ایران و حزب الله به حمایت از متحد خود برخاسته اند. حسن نصرالله رهبر حزب الله در سال ۲۰۱۳ در توضیحی در باره مداخله گروه خود برای جلوگیری از سقوط بشار اسد، سوریه را “ستون فقرات مقاومت” توصیف کرد.
ایران و حزب الله به دولت سوریه در ادغام دسته های مشهور به “شبیهه” در نیروهای سازمان یافته تر دفاع ملی کمک کردند.
تحلیلگر وایس نیوز در ادامه گزارش می گوید مقایسه ویتنام فقط ایران را شامل نمی شود: شواهد نشان می دهد حزب الله نیز هزینه و فشار مشارکت را که در ۲۰۱۵ افزایش یافته است احساس می کند. این گروه همچنان از حمایت در داخل لبنان برخوردار است، اما شایعاتی در مورد فرار افراد و افزایش تردید در حالی که جنگ ادامه پیدا می کند، شنیده می شود.
سوریه، تنها کشوری نیست که نیروهای مسلح ایران در آن درگیر هستند. وضع در عراق بر تعهدات و توانایی ایران در سوریه تاثیر می گذارد.
در جنگ برای حمایت از رژیم اسد و متوقف ساختن پیشرفت شورشیان، هزاران نیروی افغان نیز در تیپ فاطمیون که ایران کنترل می کند حضور دارند. آنها کسانی هستند که سپاه پاسداران از میان جامعه فقیر و آزار دیده هزاره افغان در ایران جمع می کند. همانند شبه نظامیان عراق، تیپ فاطمیون گسترش یافته و در اواخر ۲۰۱۴ و اوائل ۲۰۱۵، با شرکت در نبرد رژیم سوریه در نزدیک حلب و حمله در کنار نیروهای سپاه پاسداران و حزب الله در درعا در ماه فوریه، فعال تر شد.
همه این تحولات، درگیری عمده ایران در مناقشه و افزایش کمک به بقای دولت اسد را نشان می دهد.
خانم اسفندیاری می گوید وقتی موضوع جهت مناقشه در سوریه و کاری که بعد باید صورت گیرد پیش می آید، اختلافاتی در دولت ایران دیده می شود. بسیاری از تندروها، شامل سپاه، می خواهند اسد حفظ شود. اما دولت روحانی و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه می گویند لازم است مساله سوریه حل شود، زیرا جنگ فایده ای نداشته است.
در سوریه، ایران با خطر از دست دادن اعتبار و آبروی خود به عنوان حامی متحدان شیعه روبرو است. خطر دیگر این است جای پای فعلی مهم خود در حوزه شام و ابزار تقویت حزب الله را از دست بدهد. خطرات برای ایران زیاد است، و راه حرکت پرهزینه و نامعلوم. با مناقشه خونین و سرکش سوریه، چه نوع پیروزی ایران می تواند انتطار داشته باشد؟



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر