۱۳۹۴ بهمن ۱۶, جمعه

سه رخ داد اقتصادی سال 2015

گفتگو با مایکل هادسون
ترجمه سپهر سمیعی
" ایالات متحده قوانین صندوق بین المللی پول را عوض کرده است. اساسا، ایالات متحده، اروپا را همراه با خود به جنگ علیه روسیه، چین و بریکس کشانده است… ایالات متحده بانک توسعه زیرساختهای آسیا را بایکوت کرده است. پس قرار نیست در بازسازی اقتصادهای اوراسیا مشارکت داشته باشد. و به اروپا گفته است تا در عمل از اوکراین حمایت کند تا از واردات گاز از روسیه خودداری کند. یک جنگ تجاری و یک جنگ مالی علیه روسیه، چین و بریکس در حال وقوع است که جهان را به دو نیمه تقسیم کرده است، که جنگ سرد را به چیزی تبدیل میکند که در حقیقت جنگ طبقاتی است."

مهمترین داستان این است که اقتصاد ترمیم نشد. برای 1 درصد بالا ترمیم شد و برای 99 درصد پایین ترمیم نشد. و هیچ نشانه ای هم از ترمیم دیده نمی شود، یا حتی نشانه ای از اینکه کاندیداهای ریاست جمهوری که برای انتخابات سال آینده آماده می شوند بخواهند کاری برای این مشکل بکنند.
داستان بعدی این است که 1 درصد بالا ترمیم شده اند. من شنیده ام بیشترین رشد مستمر قیمت در میان انواع و اقسام اموال مختلف متعلق به نقاشی های اندی وارهول بوده، و مقام دوم متعلق به ویولون های استرادیواریوس بوده است. اینها سوغات ثروتمندان هستند. قیمت اینها سر به آسمان گذاشته در حالی که دستمزدها افزایش نیافته و قیمت کالاهای مصرفی هم نمی تواند بالا برود.
و داستان سوم بین المللی است؛ اینکه ایالات متحده قوانین صندوق بین المللی پول را عوض کرده است. اساسا، ایالات متحده، اروپا را همراه با خود به جنگ علیه روسیه، چین و بریکس کشانده است.
ممکن است در مورد داستان آخر جزئیات بیشتری را مطرح کنید؟ چطور این کار را می کنند؟
خب، پیشتر در همین ماه، صندوق بین المللی پول قوانین خود را که از سال 1945 برقرار بود تغییر داد. از سال 1945 کل سیستم مالی بین المللی بر پایه این واقعیت بود که وقتی دولتها کمک مالی دریافت می کنند، یا وقتی از دولتهای دیگر وام می گیرند، باید بدهی خود را بپردازند، و صندوق بین المللی پول اهرمی بود که ضمانت می کرد سیستم مالی بین المللی و بین الدولی دست نخورده می ماند، به این ترتیب که می گفت به کشورهایی که بدهی پولی به دولتهای خارجی دارند وام نمی دهد یا در مذاکرات برای بخشیدن بخشی از بدهی یا وام آنها شرکت نمی کند.
ماه گذشته صندوق بین المللی پول گفت نه، نه. منظور واقعی ما این بود که دولتهای خارجی باید بدهی خود را به ایالات متحده بپردازند، و باید بدهی خود را به بانکهای تجاری ایالات متحده که به آن دولتها وام داده اند تا با هزینه عموم مردم، بانک های خود را از ورشکستگی نجات دهند پرداخت کنند، اما این کشورها مجبور نیستند بدهی خود را به روسیه یا چین بپردازند. ما تلاش می کنیم آنها را از سیستم مالی بین المللی حذف کنیم. ایالات متحده بانک توسعه زیرساختهای آسیا را بایکوت کرده است. پس قرار نیست در بازسازی اقتصادهای اوراسیا مشارکت داشته باشد. و به اروپا گفته است تا در عمل از اوکراین حمایت کند تا از واردات گاز از روسیه خودداری کند. یک جنگ تجاری و یک جنگ مالی علیه روسیه، چین و بریکس در حال وقوع است که جهان را به دو نیمه تقسیم کرده است، که جنگ سرد را به چیزی تبدیل میکند که در حقیقت جنگ طبقاتی است.
بسیار خب مایکل. پس ما در 2016 باید حواسمان به چه چیزهایی باشد؟
خب، به ناتوانی اقتصاد آمریکا و اقتصادهای اروپایی از ترمیم. تداوم برنامه های ریاضتی که در پیش گرفته اند. و چه پاسخ سیاسی که به این ریاضت کشی داده خواهد شد؟ چه زمانی رای دهندگان خواهند گفت، صبر کن ببینم، اگر قرار است هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه در اینجا، یا محافظه کاران و حزب کارگران و احزاب سوسیال دموکرات در اروپا، همه به سمت راست طیف سیاسی رفته باشند و حامی وال استریت شد باشند، ما به آنها رای نخواهیم داد. و یا باید اقتصاد را نجات داد یا وال استریت و 1 درصد بالا را. و تا به اینجا هر دو حزب، در دو سوی طیف سیاسی در آمریکا و اروپا مشغول نجات دادن 1 درصد بالا بوده اند نه 99 درصد پایین.
همانطور که می دانید، 200 سال پیش راه حل همه این مسائل، برقراری رفاه از طریق گسترش اصلاحات دموکراتیک و پارلمانی بود، با این باور که مردم با توجه به منافع شخصی خود رای خواهند داد. اما این اتفاق نیافتاده است. به جای رای دادن با توجه به منافع شخصی، به مردم اجازه داده اند تا با آرای خود انتخاب کنند کدام حزب حامی وال استریت را ترجیح می دهند در تلویزیون ببینند، وقتی رییس جمهور و کابینه  می آیند و سیاستهای کاهش مالیات از 1 درصد بالا را یکی پس از دیگری با آب و تاب تبلیغ می کنند. سیاستهای افزایش مالیات روی 99 درصد پایین یکی پس از دیگری. قوانین حمایت از محیط زیست را مثله می کنند. کدام حزب را ترجیح می دهند تا این فرایند گردش به سمت راست طیف سیاسی را اجرا کند؟ یک چهره دوستانه دموکرات، یا یک جور چهره عبوس جمهوری خواه، درست مانند دنیای دوگانه جورج اورول. کی رای دهندگان پشت این بازی ها را خواهند دید؟
برگردانده شده از سایت مایکل هادسون


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر