این چهره نماد ستم، جنایت و پلیدی است. او که کامجویی جنسی از دختر شیرخوار
را بلا اشکال میدانست، او که مخالف حق رای زنان بود، او که خود را اجراکنندۀ دستورات خدا میپنداشت، در پی
یک جنون جمعی ۳۹ سال پیش در سرزمین ما به قدرت رسید.
او، روح الله خمینی، چوبههای دار را برپا کرد.
او تبعیض مذهبی و جنسی را در کشور ما قانونی کرد.
او گروگان گرفت.
او با تضعیف ارتش ایران برای دشمن خارجی این امکان را فراهم کرد که
به کشور ما حمله کند. او سپس با خیره سری همان جنگ را سالها بیش از آنچه لازم بود
ادامه داد و هزاران جوان ایرانی را فدای رویای فتح کربلا و قدس کرد.
او با صدور فتوای قتل سلمان رشدی رسما و عملا نام کشور ما را با ترور
و کشتار عجین کرد.
میراث او برای ما جنگ، کشتار، انزوای بین المللی و یک قانون اساسی معیوب
و تبعیض آمیز بود.
نقطۀ عزیمت هر کنش اصلاح گرایانه در ایران برائت جستن و تعیین تکلیف
با روح الله خمینی و میراث شوم او است. منطقا کسی که نتواند یا نخواهد جنایتها و خیرهسریهای
روح الله خمینی را اذعان کند اساسا درنیافته که مشکل کجاست.
از آنانی که نام «اصلاح طلب» را بر خود گذاردهاند بپرسید نظرشان
راجع به روح الله خمینی چیست. از آنها بخواهید بگویند در مورد اصل چهارم قانون
اساسی جمهوری اسلامی که میگوید قوانین کشور باید مطابق اسلام باشد چه فکر میکنند.
کارنامۀ روح الله خمینی به سیاهی پشت بام مدرسۀ علوی و خاوران است.
آنانی که هنوز این جنایتکار را میستایند باید در برابر این ستایشگری مسئول شناخته شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر