هنوز حکومت برآمده از انتقلاب بهمن ۱۳۵۷ در ایران یک ساله نشده بود،که در آخرین هفته های
پاییز ۱۳۵۸ روح الله خمینی با صدور فرمانی دستور تشکیل سازمان بسیج مستضعفان را داد و این
سازمان کمتر از یک سال بعد تقریبا در دی ماه ۱۳۵۹ با گذاراندن قانون از مجلس وقت به یک سازمان
دولتی و کاملا تحت نظر حاکمیت درآمد.این سازمان ارگان های متعددی را تشکیل داد و
بعد درگیر جنگ ایران و عراق شد.سال ها پس از جنگ ایران و عراق به گفته برخی مقامات
ایران سازمان بسیج به خواسته بنیان گذار
جمهوری اسلامی تحت نام ارتش ۲۰ میلیون نفری در راس کار قرار دارد و به ادعای
برخی مقامات حکومتی و نظامی غریب به ۱۱ میلیون نفر عضو دارد.اگر چه موسسه امنیت ملی و
تحقیقات استراتاژیک در واشنگتون اعضای ثابت این سازمان را کمتر از یک میلیون نفر و
اعضای ذخیره را چیزی در حدود ۳۰۰ هزار نفر تخمین و معرفی کرده است.
با اینکه گفته شده دلیل از تشکیل سازمان بسیج
دفاع از مرزهای کشور در جنگ ایران و عراق بوده است،اما زمان تاسیس این سازمان درست
نه ماه قبل از آغاز جنگ شکل گرفت.که به خوبی نشان میدهد کارکرد های دیگری خواستگاه
رهبر وقت ایران را برای تشکیل این سازمان رقم زده است.
حال در این مقاله سعی میکنم برای درک و شناخت
بهتر از این سازمان ، فعالیت ها و نقش اصلیش را در سیاست و جامعه روشن تر کنم.
اول از هرچیز نیاز است تعریفی دهیم از بسیج و
ببینیم چه دسته هایی سازمان بسیج را تشکیل میدهند. گروه های تشکیل دهنده بسیج به سه
گروه تقسیم میشوند که هر کدام از این گروه ها تعاریف، وظایف و ماموریت های جداگانه
ای را در عرصه های گوناگون برعهده دارند.
گروه اول را بسیجیان عادی تشکیل میدهند که این
گروه طیف وسیعی را شامل میشود که فعالیت های نرم و کوتاه مدتی در پایگاه ها انجام
میدهند و لازم به ذکر است اکثر این عضوها اعتقاد آنچنانی به سیستم و حاکمیت ندارند و صرفا
به دلیل استفاده از نام و کارت بسیج به عضویت در این سازمان در میاند.
گروه دوم شامل بسیجیان فعال می شود که اعضای این
گروه موظف هستند در پایگاه های بسیج حضور پیدا کنند و وظایفی به مانند ایست های
بازرسی،عملیت پلیسی و... را برعهده داشته باشند. که از این گروه می توان به لباس
شخصی ها اشاره کرد که مشخصا اعضای انصار حزب الله را میتوان در این گروه گنجاند.که
این انصار به طور رسمی در سال ۱۳۷۰ شکل گرفت،اما قبل از آن هم این انصار وجود
داشتند واز افراد تشکیل دهنده این گروه می توان به نام سعید امامی و محمد باقر
ذوالقدر که نفر دوم سپاه پاسداران است اشاره کرد. این دو با کمک و همراهی حفاظت
اطلاعات سپاه و حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی که هسته اصلی و مرکزی انصار هستند این
گروه را شکل دادند.در ادامه به افراد معروفی که عضو این انصار هستند می توان به
مسعود ده نمکی،حسین شریعتمداری،حسین الله کرم و... اشاره کرد،که این اعضای انصار
معمولا افراد تندرو و خشنی هستند که از سوی پایگاه ها برای این افراد کلاس های
توجیهی علنی و غیر علنی تشکیل می شود که در این کلاس ها و جلسات آموزش های لازم را
برای سرکوب ، قتل و دستگیری به این افراد داده میشود. که ازنمونه این سرکوب ها می
توان به تیر ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ اشاره کرد.این اعضای انصار معمولا در این خانه
های تیمی جلسات توجیهی تشکیل میدهند و
احکام مرتد بودن و ترور را صادر میکنند، که نمونه این خانه ها میتوان به خانه ای
تحت نام «دخمه» که در شهرری تهران برای ترور سعید حجاریان تشکیل شده بود اشاره
کرد.که معمولا این افراد و اعضای انصار حزب الله مستقیما دستوراتشان را از مجتبی
خامنه ای می گیرند، به نوعی می شود گفت فرمانده رسمی این انصار را مجتبی خامنه ای
بر عهده دارد.
و در گروه سوم به اعضای ویژه بسیج بر می خوریم
که این اعضا اغلب نظامی و دارای درجه نظامی هستند به مانند فرماندهان سپاه
پاسداران، که نمونه معروف این دسته آقای فیروزآبادی هستند که یک شبِ از سوی رهبر
ایران علی خامنه ای با توجه به تحصیلات آقای فیروز آبادی در رشته کشاورزی ایشان را
به رئیس ستاد نیروهای مسلح و سرلشگری بسیج منصوب کردند.
در واقع سازمان بسیج را می توان تا دهه ۷۰ همان سازمانی دید که بنیان گذار جمهوری اسلامی
خواستگاه آن بود،اما در دهه ۷۰ و دهه ۸۰ شکل و عضویت در بسیج تا حدود زیادی تغییر کرد.در
دهه ۷۰ میبینیم که پایگاه ها و سازمان بسیج تبدیل به یک محلی برای ورود به
دانشگاه،مزایای مالی و امتیازات رانتی برای اعضایش تبدیل و در دهه ۸۰ به صورت علنی بسیج تبدیل به بدنه و عضوی از سپاه
پاسداران شد و از این اتفاق به عنوان پلی برای رسیدن به قدرت،ثروت و چپاولی که
مافیای سپاه و فرماندهانش به راه انداختند،یاد می شود.
از آغاز بر سر کار آمدن حکومت اسلامی در
ایران،سران حکومت به خوبی متوجه این شدند که نیاز به ابزاری برای کنترل قدرت
سیاسی، اقتصادی و نظامی دارند. برای کنترل
این قدرت سازمانی را تشکیل دادند به نام سپاه پاسداران و برای اجرایی کردن سیاست هایی
که در اتاق فکر جمهوری اسلامی انجام می شد چه سازمانی بهتر از بسیج.
و برای اجرای این دستورات و کنترل و حفظ قدرت،
نظام بودجه های کلانی در اختیار فرماندهان بسیج قرار داد و میدهد. طبق آمارهایی که
رسانه های حکومتی انتشار داده اند،هر ساله مبلغی در حدود ۴۰۰ میلیارد تومان بودجه به سازمان بسیج اختصاص داده
شده و هر ساله ۱۷۰ میلیارد تومان کمک بلاعوض از طرف نهاد های حکومتی برای
تقویت و عضو گیری در اختیار سازمان بسیج
قرار میگیرد.نکته قابل اشاره ای وجود دارد که بر میگردد به سال ۱۳۸۸ که مبلغ ۵۰ میلیارد تومان به عنوان کمک به بسیجیان بیکار از
سوی دولت در نظر گرفته شد و معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور پیشین
در همان سال مبلغ ۴۵ میلیارد و ۲۳۸ میلیون تومان افزایش بودجه برای سازمان بسیج در نظر گرفت.
در آخر و با نگاهی به آمار اعضای سازمان بسیج که
از طرف موسسه ملی و تحقیقات استراژیک در واشنگتن عنوان شد،اعضای سازمان بسیج به
کمتر از یک میلیون نفر می رسد. همینطور با در نظر گرفتن بودجه های کلانی که در
اختیار این سازمان و فرماندهانش قرار میگیرد، ذهن هر انسانی را مشغول میکند که این
بودجه های کلان برای چه هدفی صرف میشوند؟
باید گفت بودجه هایی که در رسانه های حکومت
انتشار پیدا میکند کل ماجرا نیست،چرا که سازمان و نهاد هایی وجود دارد که از طرف
حکومت موظف به کمک مالی به سازمان بسیج شده اند. سازمان هایی مثل تبلیغات اسلامی
که هر ساله و به صورت رسمی ۱۴۰۰ میلیارد تومان بوجه در اختیار دارد که موظف است
درصدی از بوجه خود را به بسیج کمک کند. همینطور فدراسیون فوتبال،درآمد صدا و سیما
از فوتبال و برنامه نود که درآمدی بالغ بر ۳۷۰ میلیارد تومان در سال را دارد باید به صورت رسمی
درصدی را به سازمان بسیج اختصاص دهد. تمام این بوجه ها زیر دستان شماری از
فرماندهان بسیج میرود که موظف هستند با سازمان دهی و آموزهای نظامی و رزمی نیروهای عضو خود را مجهز به سلاح و در نهایت
مخالفین و متعرضان را سرکوب کنند. در
کلامی کوتاه میتوان گفت تمام این بوجه های کلان و سرمایه گذاری ها در سازمان بسیج
در اختیار مافیای قدرت یعنی رهبر ایران علی خامنه ای برای حفظ و بقای نظام قرار
میگیرد. در ایران بسیج را به عنوان اهداف عالیه نظام معرفی میکنند و هر هزینه
انسانی و مالی را برای اهداف عالیه خرج میکنند تا اهدافی را که در سر میپرورانند
به کمک بسیج که یک نیروی سرکوبگر هم به حساب می آید به خورد جامعه ایران دهند.
لینک منبع: https://www.youtube.com/watch?v=IWucEB98QXU
پ.ن: دلیل نوشتن این مطلب که از مصاحبه دکتر مهدی ایرائی گرفته شده،برای افرادی است که دست یابی به کلیپ برایشان مغدور نیست و بنده مصاحبه ایشان را به صورت متن دراورده که دست یابی به این گونه مطالب ساده تر باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر