۱۳۹۴ اسفند ۱۰, دوشنبه

چرا یک توافق در زمینه تغییرات آب و هوایی بهترین راه برای رسیدن به صلح است ؟

مقاله ای از جیسون باکس و نائومی کلاین
ترجمه ا.ح
درست بعد از حوادث خونبار تروریستی جمعه گذشته در پاریس ، پیام های زیادی از دوستان و هم دانشگاهی هایم دریافت کردم ، مبنی بر اینکه : « آیا نشست تغییرات آب و هوایی پاریس لغو خواهد شد ؟ »طبل جنگ نواخته شد ، تغییرات آب و هوایی تحت الشاع حملات تروریستی قرار گرفت . این تصورات منطقیست . مادامیکه بسیاری از سیاستمداری توجه زیادی به مسئله بحران آب و هوایی داشته اند به یکباره مسئله ای بحرانی تر جای آن را گرفت ( جنگ و شوک بازار ) . مسئله تغییرات آب و هوایی چنان که انتظار می رفت از برنامه سیاسی جهان حذف شد .
بعد از حملات تروریستی دولت فرانسه اعلام کرد که نشست تغییرات آب و هوایی مطابق برنامه در اواخر ماه نوامبر برگزار خواهد شد . پلیس فرانسه هرگونه گردهمایی و تظاهرات را ممنوع اعلام کرد ، تا آنانی را که تحت تأثیر این مسئله ( تغییرات آب و هوایی ) بودند ، ساکت کند . افزایش سطح آب دریاها و خشک شدن زمین های زراعی دیگر مسئله نبود . این بهترین زمان ممکن برای مطرح کردن این موضوع توسط رسانه ها بود که اعلام کنند ما در آینده شاهد افزایش رقابت تسلیحاتی برای حفاظت از مرزها هستیم .
همه این مسائل قابل درک هستند . وقتی امنیت و آرامش ما به خطر می افتند . دیگر به سختی به مسائل دیگر می اندیشیم . شوک بزرگی به مانند حملات پاریس برای این موضوع بسیار مناسب است . حال در این وضعیت چه کاری باید انجام دهیم ؟ بجای تغییر موضوع باید مسئله تغییرات آب و هوایی را عمیق تر بررسی کنیم و راه حل ها را بیابیم که برای امنیت بشر ضروری اند . مسئله آب و هوا می تواند برای گسترش صلح در مرکز توجه قرار گیرد بجای اینکه آن را به بهانه جنگ منزوی کنیم .
ارتباط بین افزایش دمای کره زمین و جنگ سوریه دیگر یک مسئله غیر قابل بحث و واضحی می باشد .همانطور که جان کری وزیر خارجه امریکا همین ماه در سخنرانی اش در ویرجینا اظهار داشت : « اینکه سوریه دارد بدترین خشکسالی تاریخش را تجربه می کند . تصادفی نیست ، بیش از یک و نیم میلیون نفر در سوریه از مزارع به شهر ها کوچ کرده اند که این باعث تشدید نا آرامی های سیاسی که هم اکنون در منطقه در حال فوران است می شود . همانطور که کری در سخنرانی اش اظهار داشت ، فاکتورهای زیادی در نابسامانی های سوریه تأثیر گذار بودند ، خشکسالی یکی از آنها بود که با دیکتاتوریه خشن سرکوبگر و بخصوص رشد و گسترش اسلام بنیادگرا همراه بود . فاکتور دیگر حمله به عراق در دهه گذشته می باشد .جنگی که به مانند بسیاری از جنگ های گذشته برای دستیابی به نفت عراق بود . ( که موجب افزایش دما می شود ) . یک تصمیم سرنوشت ساز که به سختی می توان آن را از مقوله تغییرات آب و هوایی جدا دانست . داعش که مسئولیت حمله به پاریس را بر عهده گرفته ، زمینه را برای گسترش بی ثباتی که به معنیه ازدیاد نفت و کمبود آب است مساعد می کند .
اگر قبول کنیم که این بی ثباتی ها ریشه در خاورمیانه دارد ، باعث می شود نسبت به تعهدمان در قبال تغییرات آب و هوایی حساسیت کمتری نشان دهیم . این تراژدی واکنش دیگری هم دارد : یک اجبار ضروری و تغییرات عمیق و سریع ممکن ، از جمله حمایت از کشورهای در حال توسعه برای استفاده هر چه بیشتر از انرژی های تجدید پذیر ، که می تواند فرصت های شغلی و اقتصادی تازه ای فراهم کند . این دوران گذر آب و هوایی تنها امید ما برای جلو گیری از آینده ای است که در مقاله اخیر مجله Nature climate change آمده ، اینکه قسمت زیادی از خاورمیانه در پایان قرن جاری در اثر افزایش دما غیر قابل سکونت خواهد شد .
اما قضیه به همینجا ختم نمی شود. هرگونه تلاش در این رابطه فقط از بدتر شدن تغییرات آب و هوا جلوگیری می کند. ما نمی توانیم جلوی گرم شدن کره زمین که از طریق سوخت های فسیلی ایجاد شده است را بگیریم. در نتیجه یک مسئله بسیار مهم را در بحثمان مطرح نکردیم : ما باید هر چه سریعتر میزان گازco2 موجود را از میزان فعلیه 400  حداقل به مقدار 300  برسانیم که خطر محسوب نمی شود.
اگر نتوانیم مقدار کربن را به میزان مورد نظر برسانیم باید منتظر فجایع زیادی از جمله خشکسال باشیم. تا همین چند وقت پیش میزان کربن به همین اندازه بود و آب دریاها نیز 6 متر افزایش داشت. ما خودمان را در مقابل تکه های گسسته یخ پیدا کردیم که در مناطق آسیب پذیر و حساس به صورت غیرقابل کنترل پیشروی می کند. با توجه به سربار گاز co2 ، صدها و میلیونها نفر محل سکونتشان را در مناطق ساحلی ترک خواهند کرد. با بالا آمدن آب دریاها زمینهای زراعی از بین می روند و آبهای شور جایگزین آب شیرین می شود. این مناطق حساس و آسیب پذیر شامل باریکه های عریض در جنوب و جنوبی ترین نقاط آسیا هست که بزرگترین شهرهای جهان از شانگهای تا جاکارتا و همچنین تعدادی از سواحل کشورهای آفریقا و آمریکای لاتین از جمله نیجریه ، برزیل و مصر را شامل می شود.
نشست آب و هوایی در صورتی مفید است که هدف اصلی اش برقراری شرایطی برای استقرار صلح باشد.یکی از این شرایط می تواند رسیدن به یک پیمان قابل اجرا برای جایگزینی سوختهای فسیلی باشد. یعنی کمک مالی به کشورهای در حال توسعه تا بتوانند از عهده تاثیرات تغییرات آب و هوا بربیایند و همچنین حقوق مهاجرین برای مهاجرت به مناطق امن تر را به رسمیت بشناسند . یک توافق خوب و مستحکم در مورد صلح و همینطور آب و هوا می تواند شامل کاشت انواع گونه های درختان بومی در خاورمیانه و منطقه مدیترانه جهت کاهش گاز co2 موجود در جو، بیابان زدایی ، کمک به سردتر شدن و همچنین مرطوب تر کردن آب و هوا باشد . البته کاشت درخت نمی تواند به تنهایی برای رساندن گاز CO2 به سطح نرمال کافی باشد ، ولی موجب می شود که مردم در سرزمینشان بمانند و همانجا امرار معاش کنند .
این را هم می دانیم که در نشست پاریس قرار نیست به همه این اهداف برسیم . اما در روزهای گذشته اقدامات گروهی انجام شده که می تواند ما را به بعضی از این اهداف برساند : تقویت جنبش آب و هوا و همچنین پیروزی های ملموس در برابر خطوط لوله و حفاری در قطب شمال . دولتمردان نیز در رسیدن به اهدافشان بیکار نشسته اند و بسیاری از آنها از شرکت های با سوختهای فسیلی حمایت می کنند .
فشار های لازم آورده شده و به نظر می توانیم به اهداف اصلی کنفرانس دست پیدا کنیم : یک معاهده بین المللی محکم و قابل اجرا برای کاهش تدریجی انتشار گاز کربن . اما جنبش معتقد است فشار آوردن در طول نشست می تواند بسیار حیاتی باشد و کار را برای شرکت کنندگان در این نشست سخت تر کند .
چنین همبستگی آب و هوایی آخرین بار در سال 2008 وجود داشت . زمانی که اروپا در پی انقلابی در استفاده از انرژی های تجدید پذیر بود و باراک اوباما نامزد دموکراتها ، وعده کاهش رشد آب اقیانوس ها و همچنین بهبود وضعیت زمین را داده بود . بعد از آن شاهد بحران مالی بودیم . بعداز آن کنفرانس تغییرات آب و هوایی در اواخر 2009 در کپنهاک برگزار شد که توجه جهانیان معطوف به ورشکستگی بانکها بوده که این واقعاً فاجعه بود . در این سالهایی که پیش رو داشتیم کشورهای جنوب اروپا دیگر از انرژی های تجدید پذیر حمایت نمی کردند . امیدها بتدریج از بین رفت . یک پاسخ مسئولانه به بحران آب وهوا می تواند سرمایه گذاری در زمینه انرژی های تجدید پذیر با راندمان بالا در حمل و نقل عمومی باشد که می تواند مشاغل زیادی ایجاد کند . این مسئله منطق غیر معتبر ریاضات اقتصادی را تضعیف می کند . ما دیگر اجازه نمی دهیم این داستان دوباره تکرار شود و ترور ، موضوع مورد بحث را عوض کند . بر خلاف ما ، مایکل تی تلار ( Michael T.klare ) نویسنده و کارشناس انرژی چند هفته پیش از حملات پاریس اظهار کرده بود که موضوع این نشست تنها نباید آب و هوا باشد ، بلکه موضوع صلح هم باید مدنظر قرار گیرد .حتی شاید مهمترین فراخوان صلح در تاریخ باشد . ما داریم به این نتیجه می رسیم که تغییرات آب و هوایی یکی از علل جنگ ها و بحران های اقتصادیست . دیگر زمان آن رسیده که بدانیم یک سیاست هوشمندانه برای استقرار صلح و عدالت اقتصادی لازم است .

منبع: http://mejalehhafteh.com/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر