صفحات

۱۳۹۸ مهر ۳, چهارشنبه

این‌سو ویرانی، آن‌سو تاراج


رخدادهای هفته‌های اخیر در منطقه‌ی خلیج فارس، از سقوط پهپاد امریکایی تا حمله‌ی نظامی به تأسیسات شرکت آرامکو در عربستان سعودی، خطر بروز جنگ در منطقه را تشدید کرده است. به موازات آن در تمامی ماه‌های اخیر جنگ نیابتی قدرت‌های منطقه‌ای، از یمن تا لبنان و سوریه، با فرازوفرودهایی استمرار داشته است. بازی خطرناکی که در ماه‌های اخیر در منطقه جریان داشته اکنون به مرحله‌ی حساس‌تری رسیده است و به نظر می‌رسد علاوه بر حضور نظامی مستقیم امریکایی‌ها در خلیج فارس، دولت امریکا با ‌سهولت بیش‌تری قادر به ایجاد ائتلاف‌های نظامی متشکل از کشورهای مختلف برای حضور در منطقه خواهد بود.


زن‌کشی در دو قاب


نویسنده: یگانه خویی
از ماجرای قتل میترا استاد هنوز چهار ماه هم نمی‌گذرد. ماجرا اما دیگر تا حد خوبی به فراموشی سپرده شده است. زنی جوان میان بهت و حیرت عمومی به دست شهردار سابق تهران به قتل رسید و بعد طی روزهای متمادی تمام نیروهای عادی‌سازانه بسیج شد تا از معدود بهت‌زدگی‌های جمعی ما، که هنوز تن به عادی‌سازی نداده بود، اعتبارزدایی کند. از سناریوی «دام و پرستو» گرفته تا تاکید بر سوابق شهردار و بعد هم بمباران مردم با ریزِ وقایع دادگاه، کشاکش مناسبات قاتل‌‌‌‌ـ‌برادر مقتول، ارایه‌ی روایاتی جنایی‌ـ‌پلیسی که شرم و شگفتی مشاهده‌ی قتلی خانگی ـ‌ همسرکشی ـ در پیش چشم عموم را به سریالی پوارو‌ـ‌‌ماب تقلیل داد. تقلیل قتل به این که ببینیم حالا خود زن خون خودش را مباح کرده، یا وجود اسلحه در منزل و صحبت با همسر و تهدید او با اسلحه در حریم خانگی هم احیاناً مساله داشته است. در مروری آرام و «نمادین» چنان از قتل زنی جوان قبح/جرم‌زدایی شد که وثیقه گذاشتن و رها شدنِ موقتی‌ قاتل ماجرا و ورود دوباره‌اش به صحن اجتماع صرفاً شبیه پایانی بود پیش‌بینی‌پذیر بر سریال جنایی کشدار و خسته‌کننده‌ای که دو ماهی در ایام تابستان پخش می‌شد.


تنش با نتانیاهو چرا افزایش می یابد؟


نوشته:لانوول تریبون
مترجم: علیرضا فراهانی
تنش بین «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا و «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل به دلایل متعددی افزایش خواهد یافت.
روزنامه لانوول lanouvelletribune تریبون در مقاله‌ای به قلم فلوریان گِنه Florian Guénet به بررسی چرایی افزایش تنش‌ها در روابط بین رئیس جمهوری آمریکا و بنیامین نتانیاهو پرداخت.

۱۳۹۸ شهریور ۲۴, یکشنبه

چرا فساد در نظام حاکم ساختاری است و قابل علاج نیست


نویسنده:هادی قدسی
باوجود ظاهر آن واز جهت نظری که قانون اساسی تمامی قدرت را به ولی فقیه اختصاص داده است، از ابتدای انقلاب، حاکمیت جدید به صورت نوعی ملوک الطوایفی شکل گرفت. ازهمان ابتدا، ثروت های واقعی و موجود درکشورو داشته های عوامل رژیم سابق توسط فتاوی خمینی تحت نظر و مدیریت روحانیان درآمد. خمینی پول و ثروت ایران را یکجا در اختیار گرفت  اما مدیریت بانک ها و دیگرمراکز ورشکسته و مسئله دار را به دیگران سپرد. برای تأکید براینکه این عمل خمینی از روی تصادف و یا اتفاق نبود، داستانی را نقل میکنم تا روش و بینش او را در رابطه با ثروت(قدرت) روشن تر دراختیار داشته باشیم. روزی در نوفل لوشاتو با حبیب الله عسگراولادی مشغول صحبت کردن بودیم، خمینی هم در نزدیکی مابود و صحبت های ما را می شنید. او از موفقیت های تجاری اش صحبت میکرد که چکونه ده هزارتومان را یک شبه به صدهزارتومان می رساند. از او سئوال کردم اسلام در مورد این نوع

۱۳۹۸ شهریور ۱۴, پنجشنبه

سال‌های فراموش‌شده‌ی ناسیونالیسم کردی / عباس ولی / ترجمه‌ی مراد روحی


 مدرنیته و ظهور سیاست مردمی در روژهلات
جمهوری کردستان که در تاریخ دوم بهمن 1324 (۲۲ ژانویه ۱۹۴۶) تأسیس شد در تاریخ مدرن کردهای روژهلات (کردستان ایران) نقطه‌عطف تاریخی مهمی است. اگرچه عمر این جمهوری کوتاه بود، از لحاظ اهمیتی که در تحول فرهنگ سیاسی دموکراتیک و توسعه‌ی شکل خاصی از هویت ملی در میان کردهای روژهلات و دیگر بخش‌های جوامع کرد در خاورمیانه داشته است، دارای دلالت‌های گسترده‌ای است. جمهوری کردستان سرآغاز سیاست مردمی در کردستان ایران بود. ظهور نهادهای نمایندگی مردمی، حزب‌های سیاسی، اتحادیه‌های اصناف، سازمان‌های دفاع مدنی،[1] سازمان‌های زنان و جوانان و دیگر ارگان‌ها و سازمان‌های مدنی، نه‌تنها نشان از وجود جامعه‌ی مدنی پویا و فضای عمومی فعال داشت، بلکه همچنین حاکی از ورود مردم به میدان سیاسی کرد بود (ولی، 2011). مردم «سوژه»ی سیاست مردمی در کردستان بودند – سیاستی که از طریق صورت‌بندی خواستِ عمومی برای احقاق حقوق ملی وآزادی‌های دموکراتیک و مدنی در یک میدان سیاسی نوظهور، که غالباً با مقاومت در برابر سلطه‌ی حاکم[2] تعریف می‌شد، خود را ابراز می‌کرد. استراتژی‌های سلطه‌ی حاکم در کردستان متضمن انکار هویت ملی کردی و سرکوب بازنمایی گفتمانی آن بود. این استراتژی‌ها در اعمال بنیادین دولت متجسد و در قانون اساسی آن رمزگذاری می‌شد- این دو به تعبیر دریدا به ترتیب خشونت‌ «’اجرایی» یا )«عملی»([3] و «گفتمانی» [4] دولت هستن (دریدا 1992). قانون ضامن و پشتیبان خشونت برعلیه اجتماع کرد بود و این نشان از آن داشت که کردها  به قلمرو خارج از قانون افتاده‌ و به منطقه‌ی تیره‌وتار «ابهام قانونی/حقوقی»[5] که در آن قدرت حاکم رویه‌ای عمیقاً خشن دارد، واگذار شده بودند

۱۳۹۸ شهریور ۱۰, یکشنبه

ساختار طبقاتی و آگاهی اجتماعی / تام باتومور / ترجمه‌ی فریبرز فرشیم


]اشاره‌ی مترجم: میل داشتم به‌اختصار به اهمیت آرای انتقادی باتومور که از دیدگاه مارکسی، احتمالاً اصلاح‌گرایانه، مطرح کرده، اشاره کنم، ولی تشخیص آن را به خواننده واگذار کردم. تنها توجه خواننده را به چکیده‌ی آثار و فعالیت‌های وی در پانوشت* این ترجمه جلب می‌نمایم. ضمناً مطالب داخل قلاب افزوده‌ی من است – فریبرز فرشیم.[