متن کامل این نامه که یک نسخه از آن در
اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته در زیر میآید:
صدای بیصدای ما باشید!
اتحادیههای کارگری، سازمانهای انسان دوست،
تشکلهای مدافع حقوق انسان و عفو بین الملل، سازمانهای مدافع حقوق کودک و مدافع حقوق
زنان! جان بهنام ابراهیمزاده پدر فرزند بیمارم در خطر است!
این نامه را من و فرزند مریضم نیما که مبتلا
به سرطان خون است خطاب به شما همه وجدانهای بیدارمی نویسیم.
دوستان!
امروز طی تماسی تلفنی از وضعیت خطیر بهنام
به ما گزارش دادند. در اوج نگرانی و مردد از اینکه چه باید بکنیم؟ بله امروز از زندان
رجائی شهر به ما خبر دادند که بهنام را به زندان رجائی شهر کرج بند ۱ سالن ۲ منتقل کردهاند. بهنام بخاطر وضعیت جسمی
و بیتوجهیهای فراوان که در زندان نسبت به وضعیت وی شده است، از روز ۱۸ مرداد ١٣٩٣ در اعتصاب غذا بسر میبرد. امروز
باز به ما خبر ناگوار دیگری دادند که ماموارن زندان به بند ریخته و همه زندانیان را
مورد ضرب شتم قرار دادهاند. بهنام هم بدلیل وضعیت وخیم جسمی و هم اعتصاب غذا، حتی
نتوانسته روی پا بایستد. خبرهای ناگوار یکی بعد از دیگری در مورد وضعیت بهنام را دریافت
میکنیم. بهنام را تنبیه کرده و به بند «تبهکاران» فرستادهاند. این بند نه تنها پر
از مواد مخدر است بلکه حتی امنیت جانی در این بند نیست. چرا که تعدادی از زندانیان
چاقو و اسلحه سرد در بند با خود حمل میکنند.
دوستان! این گزارشهایی است که دریافت میکنیم
و قلب ما هر لحظه از جا کنده میشود و مدام به خود میگوییم چه باید کرد؟ چندین سال
است که من و فرزند بیمارم در وضعیتی سخت و طاقت فرسا بسرمیبریم. اگر چه کمکها و محبتهای
شما برای ما دلگرم کننده بوده و تحمل این شرایط کاملاً غیر انسانی را برای ما قابل
تحمل کرده است، اما امروز میبینم نیما، فرزندم جلوی چشمم ذره ذره آب میشود و کاری
از دست من برنمیاید. در این سالها چه شبهایی با فریادهای نیما از خواب پریدم، نوازشش
داده و آرامش کردم و به او قول دادم این روزهای سخت پایانی دارد. اما انگار این روزهای
سیاه و سخت برای ما پایانی ندارد.
ما از وضعیتی که بهنام در آن بسر میبرد
بشدت نگران هستیم. از شما تقاضای کمک میکنیم. از شما میخواهیم هر کجا و به هر شکلی
شده است، تلاش کنید تا شاید اعتراضات جهانی پاسخی باشد برای آزادی بهنام. باور کنید
دیگر طاقتمان از این وضعیت بسر آمده است. بهنام نه قاتل است نه دزدی کرده است و نه
مثل میلیاردرها پول بیت المال را بالا کشیده و نه از دیوار کسی بالا رفته است. بهنام
تنها خواهان حق انسانهایی مثل خودش که هر روزه حقشان پایمال میشود بوده است. بهنام
از کودکانی دفاع کرده است که در گوشه خیابانها شب را به روز و روز را به شب میرسانند.
چرا باید پاسخ انسانهایی که نوعدوست هستند و وجدان بیدار دارند در این مملکت زندان
باشد؟
نامههای بیپایان ما به مسئولین دولتی
و بیپاسخی از جانب آنها دیگر نیرویی برایمان باقی نگذاشته است. ما از شما زنان و
مردان، از شما نوعدوستان و از شما وجدانهای بیدار میخواهیم همچون گذشته ما را تنها
نگذارید. از شما میخواهیم بیش از همیشه صدای ما باشید. از شما میخواهیم با اقداماتی
سراسری فشار بیشتری بر دستگاه قضایی بیاورید تا بهنام، همسرم و پدر فرزند بیمارم آزاد
شود. ما پیشاپیش از هرگونه اقدام شما در سراسر دنیا قدردانی میکنیم.
با احترام و به امید آزادی بهنام ابراهیمزاده
زبیده حاجیزاده و نیما ابراهیمزاده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر