در هفدهم اکتبر دو هزار شانزده، و با فرمان
حیدر العبادی نخست وزیر عراق، «آزاد سازی» موصل، به همراهی شصت کشور و برهبری دولت
امریکا، از دست داعش شروع شد. رایزنی های سرمایه داران، از آنروز و تاکنون ادامه دارد
و قرار است، تا مردم موصل را، از دست داعش و داعشیان و آنهم با بمباران های هوائی و
زمینی، و با راه اندازی خون و خونریزی «آزاد» سازند!! بهر حال هزاران نفر از نیروهای
مسلحِ ریز و درشتِ دولت های بزرگ و کوچک، در این عملیات نامعین، به صف شده اند، تا
بار دیگر، زندگی و افکار درب و داغان شدۀ مردم را، سر و سامان دهند!!
بی تردید سابقه و عواقب این دست جنگ ها،
بسیار آشکارُ، رو در روی میلیون ها انسانِ محروم است. آمده است که طی روزهای آغازینِ
حمله، هزاران نفر آواره شده اند و همچنین صدها خانۀ روستائیان، توسط منادیان «آزادی«،
با خاک یکسان شده است. دولت عراق به سادگی و در دو سال قبل – و آنهم بدون کمترین مقاومتی
–، کت بسته، موصل را به داعشیان سپُرد و حال بر آن است، تا این جرثومه های فساد و نکبت
را، پس زند!! می خواهند داعش را که ماحصل سیاست های امپریالیستی در منطقۀ خاورمیانه
است «گوشمالی» دهند و «دمکراسی» و «آزادی» را، به مردم موصل باز گردانده اند!!
جدا از جار و جنجال های «انساندوستانۀ»
قدرت مداران بین المللی، دولت ها، و دار و دسته های وابسته به آنان، دو موضوع و یا
چندین موضوع، در این جنگِ سازمانیافته بر جسته است. اینکه بسیج و سازمان دادن چنین
نیروی نظامی عظیمی، و روانه نمودن توپ و تانک به سمت موصل و همچنین هواپیماهای جنگی،
در خدمت به کدامین سیاست هاست و چه منفعت و یا عاقبتی برای مردم این شهر بیار خواهد
آورد؟ آیا جنگ سرمایه و دولت های هار و خشن، به معنای جنگ مردم است و داعش و داعشیان،
و آنهم بعد از پس زدن از موصل، به تاریخ سپُرده خواهند شد و مردم منطقه، طعم آزادی
و آرامش را خواهند چشید؟
تجارب جنگ های براه افتادۀ تاکنونیِ نیروها
و دسته جات وابسته به قدرت مداران بین المللی، موید این واقعیت است که، نه طالبان و
القاعده به تاریخ پیوسته اند، و نه داعش، تاریخ مصرف اش، به سر رسیده است؛ به این دلیل
که داعش – با چنین تعیین و نام و نشانی –، پتانسیلِ نقش آفرینی بیش از اینِ سیاست های
جنگی امپریالیست ها در منطقۀ خاورمیانه را، داراست و می بایست، توسط آن، نقطه ای دیگر
از عراق و سوریه و غیره را، به بهانۀ مبارزه با آن سازمان داد؛ می بایست «آرامش» نسبی
کُردستانِ عراق و کرکوک را در خدمت به سیاست های جنگی امپریالیست ها فعال تر نمود و
مناطق و شهرهای «آرام» دیگر را، ناآرام تر کرد. سیاست ویران کننده ای که دهه ها قبل
پایه ریزی شده است و نیاز به پیگیری و تداوم آن می باشد.
بطور قطع همه در این جنگُ – به غیر از میلیون
ها انسان ِمحروم منطقه و موصل –، ذینفع اند. همه به بازی گرفته شده اند و این روزها
پیشمرگ را، به میدانِ جنگ های ویران کننده کشانده اند تا بر هرج و مرج منطقه بی افزایند؛
جنگی که در خدمت به چپاول و غارت بیش از این توده ها و اموال عمومی جامعه است. در حقیقت.
زنگِ تغییر حاکمیتِ مطلقِ داعش در دومین شهر بزرگ عراق – موصل – را به صدا در آورده
اند، تا جوامع و مناطق دیگر را ناامن تر کنند. بر این عقیده اند که فضای «آرام» کنونی،
تضمین کنندۀ سیاست ها و نقشه های جنگی امپریالیست ها در موصل و کُردستان عراق نیست.
ترکیه و ایران، عربستان و قطر و غیره، و آنهم به گونه های مستقیم و غیر مستقیم، پنهان
و آشکار، در «جنگ» با داعش و داعشیان به صف شده اند، تا بر دامنۀ تنش ها و آشوب های
عراق و منطقه بی افزایند. بی دلیل هم نیست که مقامات دولتی امریکا و عراق، اعلام نموده
اند: «بعید است که عملیات خیلی زود پایان یابد و ماه ها بطول خواهد انجامید«!!
پیشاپیش جانیان بشریت و غارتگران اموال
عمومی، زمان و نامعلومی جنگ با داعش در موصل را اعلام نموده اندُ، با این اوصاف پیداست
که هدف، حذف کامل داعش از صحنۀ سیاستِ جنگی نیست؛ بهانه است و نیاز به قبول دشمنان
فرضی ای همچون داعش بمنظور پهن تر نمودن، میادین جنگ های ارتجاعی و ناعادلانه است.
چرا که پیشرفت بیش از این سیاست های جنگی در منطقۀ خاورمیانه، نیازمند، زنده نگه داشتن
این دست جریانات ارتجاعی ست و شکی در آن نیست که موصلِ بعد «آزادی» از داعش، به عاقبت
و یا به سرنوشتی دچار خواهد شد، که امروزه توده های محروم حلب در سوریه، پنجاب در افغانستان
و بنغازی در لیبی و غیره با آن دست به گریبان اند.
براستیُ، به کدامینِ سند تاریخی می توان
استناد نمود، و نشان داد که قدرت مداران بزرگ، دولت های زورگو، نیروها و دسته جات مسلح
و ارتجاعی، پیام آور زندگیِ بهتر محرومان، و همچنین خواهان بر چیدن بساط فقر و بدبختی
مردم اند؟ سئوال این است که آیا ذاتاً، سرمایه قادر به تعویض زندگی مردم و تضمین آزادی
های ابتدائی دردمندان می باشد؟ مگر لت و پار و تلف شدن هزاران کودک و پیر و جوان، و
همچنین آواره شدن میلیون ها انسان و توپ و خمپاره بارانِ بیمارستان ها، مدارس و اماکن
عمومی، نمایانگر این واقعیت نیست که انگیزۀ دولت های منطقۀ خاورمیانه، چیزی جز تأمین
منفعت سرمایه داران و پیگیری نقشه ها و سیاست های جنگی امپریالیست هاست؟ مگر به اثبات
نرسیده است که هیچیک از آنان، کمترین تعلق و علقه ای به افکار و منفعت کارگران، زحمت
کشان و توده های ستم دیده ندارند؟ نقشۀ سرمایه، نقشۀ چپاول و جنگ و غارتگری ست و بنابراین
و بر اساس وجود هزاران سندِ گویا، هر گونه، همردیفی و یا همسوئی با نقشه های جنگی امپریالیست
ها در منطقه – و آنهم به بهانۀ مبارزه با داعش –، چیزی جز ایستادگی و مقابله با خواسته
های ابتدائی توده های محروم موصل نیست. ترکیه و ایران، عراق و عربستان، امریکا و اسرائیل
و خلاصه همه و همه، در جنگ های براه افتادۀ منطقه و موصل ذینفع اند. جنگ موصل، جنگ
مابینِ، سرمایه داران و دار و دسته های شان است و قصدِ هر یک از آنان بر آن است، تا
از بازار بلبشو و جنگی منطقه، بهره برداری های سیاسی «وطنی» خویش را بنمایند. از یک
سو، دولت عراق خواهان عدم مداخله و حضور نظامی ارتش ترکیه در جنگ موصل است و از سوی
دیگر، رجب اردوغان اعلام می کند که ترکیه برای حضور در عراق از کسی اجازه نمی گیرد
و ادامه می دهد «موصل از نظر تاریخی متعلق به ترکیه است«.
قبل از «آزادی«، بر سر مالکیتِ موصل، جنگ
و دعوا براه افتاده است؛ قبل از «نجات» مردم، گردن کشی های حاکمان و زورگویان شروع
شده استُ، بدین ترتیب، حمله به موصل را، نه تنها نمی توان، مترادف با پایانِ، تنش های
سرمایه و بُحران دائم التزاید منطقه دانست، بلکه حامل پیام های دردناک تری برای هزاران
انسان دردمند است. بُحران موصل، بُحران خاورمیانه و بخشی از بُحرانِ، جهانی ست که دهه
هاست، دارد تجلی خود را در جنگ های ویران کنندۀ منطقۀ خاورمیانه، افریقا و غیره بنمایش
می گذارد. در چنین اوضاع و احوالِ اقتصادی ست که، سرمایه داران بین المللی، نیاز به
بازنگری و جابجائی ها، و نیاز به آرایش تازه تر سیاسی – جنگی در منطقۀ خاورمیانه دارند؛
می خواهند با جنگ، و با تکه و پاره کردن کشورهای سرشار از منابع طبیعی، بر اوضاع سیاسی
منطقه، کنترل بیشتری یابند و مانع هر گونه تجمع و اعتراضات رادیکال و بحق توده ای گردند.
شرکت نزدیک به پنج هزار نیروی زمینی امریکا و سه هزار نیروی سرکوبگر ارتش ترکیه و غیره،
در باز پس گیری موصل، بنوبۀ خود، حکایت از ماهیت حقیقی جنگ کنونی دارد. بر همین اساس
لازم به تاکید است که جنگ و لشکرکشی علیۀ داعش و بیرون راندن آن از موصل، به معنای
پایانیِ بدبختی و اسارتِ نزدیک به دو میلیون تودۀ ستم دیدۀ موصل نیست. متعاقباً گفتنی
ست که فضای موصلِ پسا داعش، به فضای سیاسی – جنگیِ، حلب سوریه، تبدیل خواهد شد، که
متأسفانه نزدیک به چهار سال است، همچون هیولایی دهشتناک، دارد بر شانه های خمیدۀ محرومان
سنگینی می کند. تردیدی در آن نیست که پشت سرِ، تمامی جنگ های ارتجاعی، قدرت مداران
بین المللی و زیاده خواهان قرار گرفته اند و بدنباله می بایست، قانون اساسیِ عراق و
سه قسم شدن آن، و سیاست «خاورمیانۀ بزرگ» را پی گرفت و نیروی پیشمرگ مسلح را، فعال
تر نمود؛ نیروئی که در دُوره ای از تاریخ مبارزاتی توده ها، نه در کنار جانیان بشریت
و سرمایه داران بین المللی، بل در برابر آنان و برای آزادی خلق ستم دیدۀ کُرد به صف
شده بود.
خلاصه و جدا از اینکه داعش، نقش بسیار باز
دارنده ای علیۀ جنبش های اعتراضی توده ها ایفاء نموده و می نماید، بموازات آن، لشکرکشی
های شصت کشور برهبری دولت امریکا به شهر موصل را هم، می بایست در همان راستا و در خدمت
به شعله ورتر نمودن جنگ های ارتجاعی منطقه، مورد ارزیابی و بررسی قرار داد. به این
دلیل که ماهیتاً، تفاوتی مابینِ، جنگ طرفین در موصل نیست و همۀ نیروهای درگیر در آن،
به سرمایه و به جناح های رنگارنگ امپریالیستی وصل اند و بکار مردم نخواهند آمد. در
یک کلام، آزادی موصل، نه توسط شصت کشور منفعت طلب و دار و دسته های رنگارنگ شان، بلکه
با نیروی مسلح توده ای و آنهم برهبری سازمان کمونیستی رقم خواهد خُورد. به همان دلیل
که، بغداد از چنبرۀ جنگ و جنایت، دزدی و غارت، بمب و بمباران خلاصی نیافته است، به
همان دلیل هم، موصل توسط راه اندازان جنگ کنونی، «آزاد» و به صلح و دمکراسی دست نخواهد
یافت.
منبع: مجله هفته
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر