این روزها در تیرماه
1397 سطح بالاتری از بحران کنترلناپذیری اقتصاد ایران را شاهدیم. علل رسیدن به این
سطح از بحران بههیچوجه در مدتی کوتاه پدید نیامدهاند. اگر تحریمهای اقتصادی بینالمللی
و سپس خروج امریکا از برجام به وقوع نمیپیوست، اقتصاد ایران در زمان نامعلوم اما
دیرتری و با شدت نامشخص اما کمتری باز هم دچار درجاتی از بحران کنترلناپذیری میشد.
اقتصاد ایران در اثر ابتلا به نوعی گرایش ساختاری اصولاً دیرزمانی است که مستعد
بحران کنترلناپذیری بوده است. انباشت پیآمدهای تحریمهای اقتصادی بینالمللی از
آغاز دههی نود خورشیدی به این سو و نیز فضای شکلگرفته در پیِ ابتدا پیشبینی و
سپس تحقق خروج امریکا از برجام طی ماههای اخیر فقط زمان وقوع چنین بحرانی را تسریع
کرده و شدت وقوعاش را افزایش داده است. سطوح بالاتری از بحران کنترلناپذیری
اقتصاد ایران با ضربآهنگی که شناختی کافی برای پیشبینیاش نداریم در انتظارمان
است.
در این یادداشت،
با اتکا بر مباحثی که طی سالهای اخیر دربارهی چارچوب مفهومی و تجربی زنجیرهی
انباشت سرمایه در اقتصاد ایران پیش کشیدهام، با زبانی بسیار فشرده میکوشم 36
مدار بحرانی را که اقتصاد ایران در دامشان قرار گرفته است صورتبندی کنم، آنهم
مبتنی بر سیزده رابطهی متقابلاً همافزا میان شش بحران اصلی اقتصاد ایران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر