پیرمحمد ملازهی گفت: جریان اسلامی خلافت گرا که قدرت بسیج مردمی دارد
میتواند معادلات را بر هم بزند. اما این کار به این سادگی نخواهد بود و چینیها
هم کار خودشان را میکنند. چینیها به افغانستان پیشنهاد میدهند که نگران نباشید
و کار خودتان را بکنید و با ما قرارداد ببندید، ما معادن زیر زمینی شما را استخراج
میکنیم و برای اداره کشور به شما پول میدهیم. چین امیدوار است بتواند با طالبان
کنار بیاید و اقتصاد افغانستان را به راه بیندازند.
چین به ازای آن میخواهد کشورش را در چهارچوب کمربندی و سی پک
بگنجاند و چین و ایران و افغانستان را به یک اتحاد بکشانند، دلیل حمایت جمهوری
اسلامی ایران از طالبان همین است. چین دربرابر حرکتهای آمریکا هشیار است و میداند
واقعیت چیست! اگر به تحولات اخیر منطقه توجه کنید سوالی پیش میآید که چرا طرح صلح
ابراهیم در منطقه خلیج فارس پیش آمد؟ آمریکا برای محاصره چین به دنبال گسترش این
جریان از خلیج فارس تا اقیانوس هند است. آنجا است که از اهرمهای فشار بیشتری
برخوردار میشود.
این کارشناس گفت: امروز آینده افغانستان به این وابسته است که کدامیک
از این کشورها در موضع مسلط قرار بگیرد. اگر چین موفق شود و ایران و افغانستان و
پاکستان را در این برنامه پیوند بدهد بقیه اخراج شده و به دنبال کار خود رفته اند
و ممکن است قدرت آنها در دنیا کاهش پیدا کند و روسیه و چین موفق شوند، اما اگر
آمریکا موفق شود و پروژه کمربندی چین را شکست بدهد یا حداقل آن را متوقف کند میتواند
این کار را حداقل تا بیست سی سال آینده به تعویق بیندازد. در آمریکا خطی وجود دارد
که میگوید باید قبل از تبدیل شدن چین به قدرتی هژمون این کشور را به زمین زد. در
هر مرحلهای که آمریکا سفت ایستاده چینیها عقب نشینی کرده اند. یعنی چین نسبت به
اهداف آمریکا بسیار آگاه است.
وی افزود: حرکتها فراتر از اراده طالبان است و منتظر این نمیماند
که مردم افغانستان طالبان را بپذیرند یا نه! البته جامعه افغانستان نسبت به بیست
سال پیش تغییر کرده است، اما طالب تغییری نکرده، ولی زنان افغانستان تغییر کرده
اند. قشر جوانی آمده که مطالباتی دارد و طالبان از نظر ایدئولوژیک برای این
مطالبات راه حلی ندارد. شاید حکومت کمی واقع بینانه باشد و دیگران را هم در قدرت
راه بدهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر