چهگونه باید تاریخ را
قرائت کرد؟ چهگونه میتوان از میان دادههای تاریخی به نگاهی تاریخی دست یافت؟ چهگونه
میتوان با نگرشی منسجم دادههای خام را در کنار یکدیگر ردیف کرد و همزمان به
تحکم نگاههای ایدئولوژیک خطرناک در پشت این شکل از نقل تاریخی تن نداد؟ اینها
پرسشهایی است که اریک هابسبامِ تاریخنگار در کتاب «دربارهی تاریخ» خود طرح میکند.
تلاش هابسبام گاهی تنها به ضرورت طرح پرسش از چیستی تاریخ محدود میشود، اما وضعیت
انضمامی خاورمیانه میتواند پرسشهایی دیگر از چیستی تاریخ را به پیش کشد.
در مقالهی پیشرو، تلاش
میشود که دو موضوع ناسیونالیسم و جهانگرایی، بهواسطهی قرائت کتاب «دربارهی
تاریخ» اریک هابسبام به بحث گذارده شود. درک ما از تاریخ چه ارتباطی با درک ما از
ناسیونالیسم دارد؟ چهگونه میتوان ناسیونالیسم نوپای ایرانی را مفصلبندی کرد؟ آیا
صرفاً به علت تاریخی بودن هویت ایرانی میتوان مدعی شد که جنس ناسیونالیسم ایرانی
از اساس مجزا از جنس ناسیونالیسم دولت/ملت اروپایی است؟ نگاه درست تاریخی اندیشه
در مورد تاریخ چه درسهایی در مورد جهانگرایی برای ما دارد؟ آیا مبارزات ضد امپریالیستی
مد روز، میتوانند مبارزاتی جهانگرا یا انترناسیونالیستی باشند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر