سالانه ۴ هزار میلیارد تومان و در مدت
۵ سال از اجرای قانون هدفمندی یارانه ها تاکنون ۲۰ هزار میلیارد تومان یارانه نقدی
به ثروتمندان کشور پرداخت شده است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، در برنامه
پیک بامدادی امروز موضوع تک نرخی شدن قیمت بنزین و مقایسه آن با گذشت حدود ۲۰ ماه از
تصمیم دولت برای حذف یارانه قشرهای پردرآمد بررسی شد که در ذیل می آید:
در حالی قیمت بنزین تک نرخی شد که هنوز
آمار روشنی از تعداد ثروتمندانی که یارانه نقدی شان حذف شده اعلام نشده است.
هر چند دو تصمیم ، تصمیمات قانونی و قابل
دفاع است اما سرعت عمل دولت در تک نرخی کردن بنزین و کندی آن در حذف یارانه ثروتمندان
، یک بام و دو هوای سیاست را نشان می دهد.
اگر در دنیا بامی با دو هوا وجود داشته
باشد بامی نیست جز بام سیاست ؛ یک بام با دو هوای کاملا متفاوت.
مثلا شما در سیاست می شنوید که درآمد نفتی
کم است و دولت پول کافی برای حمایت از تولید ندارد اما از طرف دیگر می بینید دولت با
همین کمبود بودجه آنچنان دست و دلبازی می کند که به مرفه ترین قشر جامعه هم یارانه
نقدی می دهد.
سالانه ۴هزار میلیارد تومان و در مدت ۵
سال از اجرای قانون هدفمندی تا کنون گذشته ۲۰ هزار میلیارد تومان به کسانی پرداخت شده
است که به قول وزیر کار پولشان از پارو بالا می رود و سطح درآمدشان با میلیاردرهای
جهانی قابل مقایسه است.
اما برای اینکه معلوم شود این ۲۰ هزار میلیارد
تومان چقدر است کافی است بدانید کل کمکی که دولت به ۴ میلیون مستمری بگیر کمیته امداد
و مجموعه خانواده سازمان بهزیستی می دهد سالانه ۴ هزار میلیارد تومان است.
همچنین کل پولی که دولت به صدا و سیما می
دهد سالانه هزار میلیارد تومان است و مجموع پولی که احتمالا از محل تک نرخی شدن بنزین،
امسال در اختیار دولت قرار می گیرد حدود ۳ هزار میلیارد تومان است.
با این اوصاف یکی نیست بپرسد شما که پول
ندارید این بریز و بپاش ها برای چیست که حالا مجبور می شوید که قیمت بنزین را تک نرخی
کنید؟
میلیاردر پورشه سواری که خانه اش چند صد
متری است و چند باب مغازه دارد نیازی به ۴۵ هزار تومان من و شما ندارد.
اگر دلیل پرداخت یارانه به ثروتمندان این
است که آنان قابل شناسایی نیستند پس چرا وقتی می خواهید به افراد نیازمند سبد کالا
بدهید می فهمید که چه کسانی دو خودرو دارند و به آنها سبد کالا نمی دهید.
از این یک بام و دو هوا در عالم سیاست زیاد
است.
یک نمونه دیگر، طرف ادعا می کند که حزب
اللهی و طرفدار ولایت است و چفیه هم روی دوشش می اندازد که یعنی بسیجی است اما همین
فرد دقیقا جلوی حرف رهبری می ایستد و هر کاری که دلش می خواهد می کند.
این فرد به ظاهر حزب اللهی، بی قانونی می
کند، مجلس به هم می زند، سنگ و چوب به سمت سخنران پرتاب می کند، هیاهیو می کند،فحش
و ناسزا هم می گوید و هر چه هم رهبری می گوید من با این کار مخالفم، نکن، سری تکان
می دهد و دوباره باز می گردد به کار قبلی اش.
یکی نیست به او بگوید به فکر خودت نیستی
به فکر آبروی رهبری و نظام باش؛ چرا اسم بسیج را خراب می کنی؟ تو اگر بسیجی بودی که
با رهبری مخالفت نمی کردی؟! از کی داری این همه خرج می کنی ؟
باز هم در خبرها می آید که ایران درتولید
علم و دانش پیشرفتهای بسیار کرده است و در علوم مهمی مانند لیزر، هسته ای، ماهواره
و داروسازی به مرزهای دانش رسیده که البته رسیده و باید هم برسد.
اما با این همه پیشرفت در دانش وقتی سوار
پراید و سمند می شوی، احساس می کنی که از آن همه علم و پیشرفتی که داشتیم اگر فقط یک
دهم آن در خودروهای وطنی به کار گرفته می شد اکنون اینطور با حسرت به خودروهای کره
ای، ژاپنی و اروپایی نگاه نمی کردیم و هر روز نمی دیدیم که شرکت های چینی پایشان را
در شرکت های خودروساز محکم تر می کنند.
البته فکر نکنید از این یک بام و دو هواها
فقط در مملکت ماست. در همین بام، تروریست خوب و بد هم تعریف می شود شما به مدعی ترین
کشور مدافع حقوق بشر نگاه کنید؛ کشورهایی که برای گربه هفت شبانه روز ختم می گیرند
در کشورهای دیگر مانند مغول آدم می کشند؛ عین خیالشان هم نیست.
می گویند دیکتاتوری بد است که البته بد
است اما دقیقا در روز روشن کسی را که با انتخابات بالا آمده کله پا می کنند و از کسی
که از طریق کودتا به قدرت رسیده است حمایت می کنند.
نمونه هایش روشن است؛ مصر، شاه، صدام،
نظام های پادشاهی عربستان، اردن و کویت.
اصلا دنیای یک و بام و دو هوا، دنیایی است
برای خودش.
البته همانطور که گفته شد هم تک نرخی شدن
بنزین و هم حذف یارانه ثروتمندان هر دو قانون است و خوب است که قانون به طور کامل اجرا
شود و ضرب آهنگ تلاش هایی که دولت کرده است تند تر شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر